مدتها بود می خواستم تا در باب شیخ فضل الله نوری بنویسم ، مرجع تقلیدی که به زعم عده ای بدنبال مشروطه ی مشروعه بود و به زعم عده ای یک شیاد عقب مانده و سریال جعلی و پر از دروغ تاریخ مشروطه ما را به نوشتن این مهم مجبور ساخت !
از تاریخ تولد و محل زندگیش چیزی نمی نویسیم چراکه اهمیتی هم ندارد و بیشتر مطلب بر سر زمان مشروطه می باشد !
مطمئنا می دانید که شورای نگهبان از یادگار های وی برای جامعه فعلی ایران است !
روشن شدن هویت وی در تاریخ مشروطه ، حداقل مزیتی که دارد تکلیف جهان بینی شتر مرغی را روشن تر می کند که بالاخره شتر است یا مرغ ؟! بالاخره مردم سالاری است یا مسلک سالاری ؟!مشروعیت از طرف مردم داده می شود یا متولیان ؟!؟ حکومت حق مردم است یا مردم فقط نقش حضور در صحنه را دارند ؟!
آنچه که از تاریخ بر می آید این است که وی در مهاجرت کبری که به سمت قم بوده به همراه آیت الله طباطبائی و بهبهانی شرکت می کند و خواستار تحقق وعده های پیشین مظفرالدین شاه می شود و آنگونه که سید احمد کسروی مطرح می کند و دکتر مشکور هم مهر تاییدی برآن می زند ، گویا میان این سه نفر رقابتی بر سر مجتهد اولی شدن تهران بوده که در قم طباطبائی و بهبهانی شیخ را چندان مهم فرض نمی کنند و شیخ با دلخوری پیش از آنکه آنان با مردم به تهران مراجعت کنند به تهران باز می گردد .
از اینجا مخالفت های وی با مشروطه آغاز می شود و در آذر همان سال ( 1285 ) با عده ای بنیادگرایان اسلامی و امام جمعه ی تهران با تشکیل انجمن محمد (ص) از همه ی مسلمین می خواهد تا برای دفاع از شریعت اسلام در برابر مشروطه طلبان کافر در میدان توپخانه جمع شوند !
که جمعیت بسیار زیادی از درباریان شاگردان کلاس شیخ و لوطی ها و دهقانان اراضی سلطنتی و کارگران و فقرا و ... در این میدان جمع شده و شیخ فضل الله در نطقی بر ایشان فرمود : فکر برابری بدعتی خارجی است و بی ثباتی ها و تنزل های اخلاقی و تزلزل های فکری را به میرزا ملکم ارمنی بی دین نسبت داد !و با فحاشی های زیاد به لیبرال های مجلس و سوسیالیست ها و ... و تحریک مردم موجب آن شد که هر کسی که کلاه اروپایی داشت به عنوان مشروطه خواه بی دین مورد حمله و ضرب و شتم قرار گیرد !
در این میان به گفته ی کتاب حیات یحیی وی با گرفتن مبلغ 20 هزار تومان از دربار به نوعی پاداش این مخالفت هایش را هم می گفته !
مخالفت شیخ فضل الله با مشروطه عملا روحانیونی که در خفا از مشروطه بد می گفتند را اعتماد بنفسی داد و موجبات آن شد که مخالفت با مشروطه در بین روحانیون هم شکل تازه ای بگیرد .
آنچه که از سخنان شیخ فضل الله بر می آید این است که وی اعتقاد داشته که بعد فوت پیامبر ، کار سیاست با پادشهان است و کار دین با فقها !
این مسئله را در آنجا می توان یافت که وی در اعتراض به مشروطه خواهان می گوید : اگر مقصود اینان تقویت اسلام است پس چرا انقدر تضعیف سلطان اسلا پناه ( محمدعلیشاه ) را می کردند و چرا به همه نحو تعرضات احمقانه نسبت به سلطان مسلمین کردند !
صادق زیبا کلام در کتاب سنت و مدرنیته یکی از دلایل مخالفت شیخ فضل الله با مشروطه را آزادی بیان و قلم می داند !
وی می نویسد : شیخ فضل الله شریعت را مجموعه ای از باید ها و نباید ها می داسنت که نمی توان وی را درباره ی این باید ها و نباید ها مخیر دانست ! وی همچنین در مورد آزادی می نویسد : از نظر شیخ فضل الله در اسلام حق تعیین قانون و حاکم اصلتا با خدا و ابتدائا از خداست و بس و انسانها در این زمینه واجد هیچ حقی نیستند !
گویا از موارد دیگر اعتراضی شیخ فضل الله که هم زیبا کلام و هم کسروی و هم نظام السلام و یحیی دولت آبادی بر آن تاکید دارند نفس تساوی بین افراد است که در مشروطه مطرح شده بود !
وی اعتقاد داشت که شرع بین مسلم و غیر مسلم و کافر ذمی و کافر حربی تفاوت قائل است و تساوی در برابر قانون تلاشی از سوی بابی ها و بهائیان است برای فرار از مجازات اسلام والا تساوی در قانون اسلام ممکن نیست !
وی در ادامه مطرح می کند که اگر بشر قانون گذاری کند به معنای آنست که قوانین پیامبر کامل نبوده و ضرورت آن را تشخیص نداده که چنین باوری فرد مسلمان را از اسلام خارج می کند !
از دیگر مسائل مورد اعتراض وی مسئله ی تصویب قانون توسط اکثریت بوده که صادق زیبا کلام به نقل از زرگری نژاد می نویسد : در امور شرعی مبنای تصمیم گیری بر اساس اکثریت خلاف شرع است زیرا اساس قاعده اکثریت آرا در مذهب امامیه بی اعتبار است !
ارتجاع وی را زمانی بهتر می توان درک نمود که وی به ناظم السلام می گوید : ناظم الاسلام، تو را به حقیقت اسلام قسم میدهم. آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقائد شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند؟
مخالفت های وی با مشروطه و مشروطه خواهان موجب آن شد تا محمد علیشاه با سواستفاده از این وضعیت در نامه ای به شیخ موقعیت خویش را مستحکم کند ! وی در این نامه نوشت : حال که مکشوف داشتید تاسیس مجلس با قواعد اسلامیه منافی است و حکم به حرمت داده اید و علمای ممالک هم به همین نحو کتبا و تلگرافا حکم بر حرمت نمودند ، در این صورت ما هم از این خیال بالمره منصرف و دیگر عنوان همچو مجلسی نخواهد شد ؛ لیکن با توجهات حضرت امام زمان عجل الله فرجه در نشر عدالت و بسط معدلت دستور عمل لازم داده می دهیم ...
گذر زمان موجب آن شد که در دوم تیر 1287 عده ای اراذل و اوباش به رهبری وی و عده ای مرتجع به فریاد ما دین نبی می خواهیم مشروطه غربی نمی خواهیم به سمت بهارستان حرکت کنند و لیاخوف روسی به دستور شلیک توپ ، مجلس را به توپ ببندد ...
وی بعد از به توپ بسته شدن مجلس در نطقی گفت : به حمدلله کفرخانه با تایید ولی امر مسلمین ( محمد علیشاه ) ویران گردید و کفار و ملاحده و مفسدینی که در آنجا مامن گرفته بودند به مصداق و من یعمل مثقال ذره شراً یره به سزای اعمال و مفاسدی که علیه اسلام انجام داده بودند رسیدند .
هرچند همین مصداق آیه برای شیخ هم چندی بعد تکرار و شد مشروطه خواهان بعد از پیروزی وی را گرفتند و در دادگاه محاکمه کردند و وی با گفتن جملاتی شبیه این که نه من مرتجع بوده ام و نه سید عبدلله و سید محمد مشروطه خواه ، فقط محض اینکه مرا خوار و ذلیل کده کنار بزنند ، در نزد من و آنها موضوع ارتجاع مشروطیت در میان نبوده ... هم پرده از اختلافات وسیعش با دو مرجع بزرگ تهران یعنی بهبهانی و طباطبائی برداشت و هم از مواضع خویش بسیار عقب نشینی کرد !
دکتر مشکور در باب کشته شدن شیخ می گوید : اعدام شیخ اگرچه موجبات تاسف جمع کثیری شد ولیکن روحانیونی که در نهان و آشکار به مشروطه خواهان و مشروطه بد می گفتند را بشدت به هراس انداخت !
صادق زیبا کلام در آخرین جمله مربوط به شیخ می گوید : اگر وی در زمانه ی ما می زیست و همچنان بر مواضع خویش می ایستاد ، در آن صورت آیا هنوز هم مقام وی به حدی می رسید که نامش را بر بزرگترین اتوبان تهران بگذاریم ؟!
شاید بهتر باشد نتیجه را اینگونه بگیریم که اگر جلال آل احمد با گفتن جمله ی : من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد . کسب حیثیتی برای وی کرد وگرنه همه کسانی که در دوره ی مشروطه زنده بوده اند و خودشان وقایع را دیده اند ، مثل کسروی و دولت آبادی و ناظم السلام و ... همگی بر ارتجاعی بودن وی تاکید داشته اند !
صائب مخور فریب ظاهر زاهد ......... که در گنبد ز بی مغزی صدا می پیچد
مانی
=================================================
امروز ، ۱۴ اسفند ، سالروز فوت مردی است که دو سال جهان را لرزاند ! مردی که در وصیت نامه اش نوشته بود در کنار شهدای ۳۰ تیر خاک شود ولی ...
عکس فوق تصویر مرحوم بازرگان ، فروهر ، سحابی و ... را بر سر مزار مرحوم مصدق نشان می دهد .
عکس فوق تصویر مرحوم طالقانی را بر سر مزار مرحوم مصدق نشان می دهد .
روحش شاد !
توضیح : جمله نخست با مضمون کسی که دو سال جهان را لرزاند از مسعود بهنود در کتاب از سید ضیا تا بختیار است !
=================================================
گاهی اوقات که به گذشته ام نگاه می کنم٬ بعضی از خاطرات آن قدر مبهم و دور به نظر می رسند که به شک می افتم واقعا وجود داشته اند٬ یا اینکه فقط زائیده ی ذهن و تخیلات خودم بوده اند...
کاش برابر تو قدری مهربان تر بودم ...
============================================
جملات هفته :
=========================================
تقریبا همه ی دوستان رو لینک کردیم که اگر کسی از قلم افتاده خودش توی کامنتا بنویسه .
انشالله یه آپ دو روز قبل عید می کنم که مضمون خاصی نخواهد داشت ولی وجودش برای خودم خیلی مهم هست .
نظر هم بدید ، مایه دلگرمیه ...
مانی
این روزها بسیار لفظ محارب و توهین به مقدسات و مفسد فی الارض و ... را می شنوم و گو آنکه اهمیتی ندارد که شما از دولت انتقاد کرده اید یا توهین کرده اید یا بوق زده اید !! از موارد اتهامی جوانی بیست ساله با نام س ک بوق زدن در روز عاشورا بوده است .نقل است که رئیس شهربانی تهران روزی به مرحوم مدرس نامه ای می نویسد در آن متذکر می شود که آقای مدرس لطف کنید انقدر پا روی دم ما نگذارید ! و مرحوم مدرس در پاسخ به وی می نویسد که مرحمت بفرمائید محدوده ی دم خود را مشخص کنید چراکه هرکجا که پای می گذاریم دُم شماست !
=========================================
مطلب قبلی یه سیر عجیبی در تعداد بازدید کننده هاش داشت که متوجه شدم یکی از مهمانان این سایت که نمی شناسمش لینک مطلب رو به بالاترین فرستاده بود ... ( لطفا دیگه این کار رو نکنید )
یه سری هتاک هم که آی پی هاشون همگی یکی بود ریخته بودن تو کامنتا و خلاصه من نمی خوام بگم کی هست ولی خودش خجالت بکشه ( اینترنت صبا نت و باقیش هم باشه به وقت حاجت )
17 بهمن گذشته هم سالروز تشکیل دولت موقت بدست مرحوم بازرگان بود ، خود ایشان بعدها گفتند که مرحوم طالقانی موکدا هشدار می دادند که قبول سمت نکنند ولی ...
در ضمن یه مدتیه می ریم وبلاگ دوستان رو ببینیم می بینیم که مارو لینک کردن و یا لوگومون رو هم در وبلاگشون گذاشتن که بسیار مارو شرمنده می کنن به زودی پاسخ دیپلماتیکی خواهیم داد و ماهم لینک می کنیم
بعلت طولانی شدن این مطلب و با توجه به اینکه دوستانی که از داشتن ای دی اس ال بی بهره هستند بعلت وجود چندین عکس در این مطلب دچار زحمت می شوند و همینجوریش هم وبلاگ بنده سنگین هست و باز شدنش مشقت بار هست ، تصمیم گرفتیم این مطلب رو صفحه جداگانه بهش بدیم و برای خواندن مطلب به ادامه مطلب مراجعه کنید .
ادامه مطلب ...و اینبار دستاویز شدن بر ساحت ... !
یادم می آید زمان انتخابات بود که به دور و بریهایم می گفتم که این خط امام چیست ؟!!؟ چون هم موسوی مدعی آنست و هم احمدی نژاد و هم کروبی و هم رضایی و همه تلاش دارند تا خود را به این خط بدون تعریف بچسبانند !!
حالا اگر کروبی سمتی داشته و رضایی از فرماندهان جنگ بوده و موسوی نخست وزیری برای خودش بوده این یکی که آن روزها تنها دانشجویی تند رو بوده و این روزها سابقون را به دوری از خط متهم می کند چه می گوید ؟!؟!
این روزها که رسانه ی ملی ! با نشان دادن تصاویری مربوط به آیت الله خمینی تلاش دارد تا چهره ای ضد نظام به میر حسین موسوی بدهد و حامیان وی را منافقین و سلطنت طلبان و ... نشان دهد ، گویی حربه ی مناسبی به دست ایشان افتاده و همه مخافین دولت را با این اقدام به ضد امام بودن متهم می کنند وختم جلسه را اعلام و فاتحه ای برای ایشان می خوانند !!
تصویری پاره شده از آیت الله خمینی بر روی زمین است دوربین بر روی آن زوم می کند ، تصویر قطع می شود ؛ تصویری بلافاصله پشت آن نشان می دهد که عده ای دانشجوی دانشگاه تهران را نشان می دهد که با دست بندهای سبز در حال شعر دادن هستند !
بوضوح با کمترین منطقی می توان فهمید هیچ ارتباطی بین دو تصویر فوق نمی توان یافت و گویی سران دولت نهم بعد از آنکه نا امید شدند از روی گردانی مردم از میر حسین موسوی و مهدی کروبی با دستآویز شدن به آیت الله خمینی هرچه در دست داشتند رو کردند و چنانکه در شعار های خودشان با گفتن ، موسوی ، کروبی ؛ این آخرین حجت است !! نشان دادند که دیگر چیزی برای مقابله ندارند ...
لزوم مدیریت زمان فعلی از سوی میر حسین موسوی به شدت محسوس است و کمترین اشتباه استراتژیکی می تواند موجبات شکست وی شود چه آنکه این روزها سعی در تخریب چهره ی وی از سر فصل های نمایندگان همیشه در صحنه اصولگرا می باشد !!
هرچند این سیاه بازی را وقتی می توان بیشتر باور کرد که بخاطر آورد همین حامیان سبز ؛ همان کسانی بودند که در شعارهایشان با فریاد خمینی کجائی ؟ موسوی تنها شده و در دست داشتن پلاکاردهایی شبیه این ، حتی برای آیت الله خمینی اعاده حیثیت هم می کردند تا عده ای باور کنند که مطمئن آیت الله خمینی هم با نظر این افراد کج فهم و بنیاد گرا مخالف بوده !!
=====================================
برای طه ولی زاده عزیز ، دوستی که ...
طه جان سلام ...
سه شنبه زنگ زدی بهم تا حالمو بپرسی ، به خودت هم گفتم ؛ مرد حسابی منو تو دو سال و نیم هست همدیگرو می شناسیم و این دفعه اوله که می بینم زنگ زدی حالمو می پرسی ...
طه جان وقتی گفتی می خواستم حالتو بپرسم چون چند وقته بنظر بهم ریخته میای بد بغضی چسبید توی گلوم ؛ این روزها تکلیف خودم رو هم نمی دونم ؛ اینکه چیکار می خوام بکنم ، انگاری بد جور به بن بست رسیدم ...
طه جان نشد بهت بگم چرا خیلی بهم ریختم وقتی زنگ زدی ، چون چهارشنبه سالروز یک فاجعه توی زندگی من بود ...
هیچی جلو نیست ...
طه جان فارغ از تفاوت نگرش هامون به دنیا و جامعه که تو از دریچه ی چپ نگاهش می کنی و من از یک دریچه ی دیگه ، ولی باید یک اعتراف بکنم و اون اینکه تو کسی رو مثل آیسان رو توی زندگیت داری ...
یه دختری که همه جوره احساس می کنم پشتت هست و یک شیر زنه واقعی هست ، یک دختری که احساس می کنم هیچوقت با هم مشکلی نداشتید و همیشه وقتی می بینید همدیگرو با خنده به استقبال هم می رید و باور کن انقدر احساسات تو رو وقتی براش توی وبلاگت می نویسی دوست دارم که حد نداره ...
طه جان ، راستش اون زمانی که تازه از زندان ازاد شده بودی بخاطر روز کارگر و یکبار با هم داشتیم مفصل صحبت می کردیم و گفتی با آیسان آشنا شدی و ... تو دلم داشتم بهت می گفتم بیا اینم یکی رو پیدا کرد ولی انگاری اشتباه می کردم ؛ چون دقیقا نیم ساعت بعد که رفتیم توی حیاط دانشکده تا یه استراحتی بکنیم و تلفنت زنگ خورد دقیقا خاطرم هست گفتی : سلام گلم آیسان ، خوبی ؟!؟
طه باور کن هیچوقت حسادت به کسی توی زندگیم نکردم و اون لحظه بود که انقدر بنظر اون لحنت معصومانه و از ته دل بود که به آیسان حسادت کردم که انقدر تو دوستش داری ...
طه ؛ مواظب باش ، خیلی مواظب باش ؛ یه وقتی آیسان رو از دست ندی ! طه من باور دارم هیچکس اندازه آیسان نمی تونه تو رو درک بکنه ...
طه چقدر دوست داشتم چهارشنبه باهم صحبت کنیم ولی وقتی آیسان رو دیدم که باهم خوش هستید دلم نیومد چیزی بگم و ...
یه آهنگی Busshunter داره به اسم Every Morning که اوایل خودم بخاطر خود آهنگ دوستش داشتم و ولی الان یک ماهی هست که با گوش دادنش یاد تو و آیسان می افتم . آهنگرو از اینجا دانلود کن .
طه تو این جامعه همیشه آدمایی هستند که ادعای مردونگی دارند ولی نارفیقی رو دوره کردند و فکر نکن همه آدمای راست گویی هستند ، خلاصه مواظب عشقت باش که اگه از دست بره ...
خیلی دوستت دارم
مانی
==============================================
جملات هفته :
محمود احمدی نژاد در اجلاس کپنهاگ : در ایران فقیری که محتاج به نان شب داشته باشد نداریم . وی همچنین مدعی شد به علت آنکه در جنگ جهانی دوم از خاک ایران برای شکست آلمان استفاده شده ، ایران باید غرامت این جنگ را بگیرد و به همین منظور وی کمیته ای برای تعیین خسارت آن ایجاد کرده !!! وی در ادامه گفت این کار عین عدالت است !!
اسفندیار رحیم مشائی در اجلاس کپنهاگ در دانمارک : احمدی نژاد جلوه ی تمام عیار یک ایرانی آگاه و با شعور است !!!!
آیت الله سبحانی در دیدار با کامران دانشجو ، وزیر علوم : دانشگاه های دختران از پسران جدا شود و متون درسی نیز اصلاح شوند و دروسی فیزیک و شیمی و علوم افلاکی نیز در خدمت دین باشند !!
===========================================
باید هرچه سریعتر تصمیمو برای آیندم بگیرم ؛ برام دعا کنید اشتباه نکنم ....
سارینا بیا ببین دائیتو دوباره ، گلی که کاشته امروز فقط یه خاره ...
مانی
جمعه این هفته بهزاد ؛ یه سی دی داد به ما که داخلش همه آهنگهای کیوسک ( آرش سبحانی ) بود و یکی از آهنگای قدیمی داخلش که از آلبوم عشق سرعت بود با نام اینجا هیشکی سرجاش نیست ، یه بیتش خیلی جالب بود ، فاشیست های دیروز شدن رهبر اصلاحات !!
مصداق برای خودش این قضیه زیاد داره من جمله جناب محتشمی پور که نامه ای رو نمی دونم از کجاش در آورد اواسط دهه 70 و به اسم آیت الله خمینی زد و ریشه ی بچه های ملی مذهبی رو از بیخ کند و الان شده واسه ما نماد اصلاح طلبی و حتی جناب کروبی که در مقاله ی تقدیم به شیخ اصلاحات همانکه از حماق خنجر می زند به قدر کافی سخن در موردش گفته ایم و نیازی به اطاله ی کلام در موردش نمی بینیم !
ولی صحبت امروز من خیلی کلی تر و عام تر از این هاست ، و بیشتر در مورد امتی می چرخد که چماقی به اسم تمدن 2500 ساله را ساخته و با تاکید بر هویتی فرهنگی و کاملا من درآوردی به نام ایرانی و ... چنان بر سر اقوام و نژاد های دیگر می کوبند که ...
تا حالا شده تا به کودکان افغانی نگاه کنید ؟!؟! هرچند به قول نادر طالبی عزیز ما خیریه نیستیم و نه اینکه دنبال خیر نباشیم ولی ترجیح می دهیم مقوله های اینچنینی را ژرفاتر ببینیم ...
در این جغرافیای گربه ای شکل گویی افغانی انسان نیست و چنان بد به ایشان نگاه می کنند که گویی اینان جانیانی بالفطره هستند .
این از دستاورد های امتی است که با فریاد برابری انسان ها و اعتراض به تبعیض ایرانیان در فرودگاه های عربی و ترکی و اروپایی ، خواهان بهتر دیده شدن هستند !!
به عبارت بهتر ، ملتی که خود ادعای لیبرال بودن در برخورد با دیگر اقوام را دارند ولی به عربها و افغانی ها به مثابه گوسفندهای دوپا نگاه می کنند و هرچند حتی من پا را از این فراتر می گذارم و مدعی می شوم که ریشه ی اینگونه تحقیر نگاه کردن سایر اقوام را در زرتشت می توان یافت .
زرتشتی که غیر آریایی رو حیوانی دوپا می بیند و حشره های موذی صفتی می داند که باید پاک شوند !!
همه اینها در حالیست که اروپا به مرحله ای رسیده که دیگر این بحث ها در آن مطرح نیست و اتحادیه ی اروپا و واحد پولی مشترک و سفر به همه ی ملل اروپایی بدون گرفتن ویزا و ... همه و همه گامهایی است که به سمت توجه به انسان بودن افراد برداشته می شود و ما هنوز اندرخم عرب ملخ خور است یا سوسمار خور ؟! هستیم !
سخن کوتاه تر می کنم و نتیجه گیری خویش را در این تناقض ایده و عمل را بیان می کنم که چگونه می توان در حالیه مانند فاشیست ها خویش را برترین نژاد و قوم می دانیم دم از برابری بزنیم و این تناقض را چگونه می توانیم منکر شویم ؟!!؟
مانی
=============================================
جملات هفته :
=============================================
مانی
این روزها که بقول عده ای ، دوران فتنه است ؛ در فضایی بسر می بریم که افراد حامی دولت هر اتهامی را به مخالفان خود نسبت می دهند و از هیچ تهمتی علیه مخالفان و منتقدانشان فرو گذاری نمی کنند .
اتهاماتی بی پایه و اساس مانند منافق و صیهونیسم بودن و ارتباط با شاخه های شبکه های خارجی و بنیاد های مخملی در جهان از پیش پا افتاده ترین این نوع است که روزنامه همیشه در صحنه کیهان به خوبی در این وادی عرض اندام می کند ...
چندی پیش به مناسبت اول آذر که مصادف با قتل های زنجیره ای بود ، در حال خواندن آرشیو روزنامه کیهان مورخ 21 دی ماه سال 77 بودم که سخنی از روح الله حسینیان دیدم که نسبت به قتل های زنجیره ای که سعید امامی مسبب آن بود اظهار نظر داشته بود که کشته شدگان ( مرحوم فروهر و همسرش و محمد جعفر پوینده و مجید شریف و پرویز دوانی و ... ) از مخالفان نظام بوده اند به طوری که یه عده از ایشان ناصبی و مرتد بودند و باقی نیز به ائمه جسارت می کردند !!
فارغ از بی پایه بودن اینگونه اظهارات که سعی در توجیه کشتار فجیع آن مقتولان داشته ، نگارنده اعتقاد دارد که مدتی دراز است که این غده در ایران ریشه افکنده که عده ای با نام خدا ، گردن خلق خدا را می زنند !!
هرچند بد نیست در این گونه موارد نگاهی به اصل 23 قانون اساسی بیاندازیم که به صراحت می گوید نمی توان کسی را به صرف داشتن عقیده ای مورد تفتیش عقیده و شکنجه قرار داد !!!
هرچند کمدی فلاکت بار در این وادی آنجاست که دولت نهم که رسمیت دهم برای ما ندارد در هفته گذشته در خبری با شجاعت و افتخار فریاد زد که در زمان ایشان کمک به حوزه های علمیه ی قم دو برابر شده و دولت از هیچ تلاشی برای کمک به ایشان فروگذاری نمی کند ... !!
از همین چند خط می توان عمق فاجعه را دید و روحانیت تشیع که سالها افتخار می کرد که زیر بیرق هیچ حکومتی تا کنون نرفته ، مشخص نیست در حال حاضر چه پاسخی در برابر این گونه مسائل و اظهارات دارد !!
====================================
آقایان مزاح می فرمایند !!
یه دوستی چند وقت پیش می گفت جامعه ایران کلا جامعه شادی هست و ... که بنده با قاطعیت همانجا بر دهانش زدم تا دیگر از این مهملات نگوید ولی جدا بی راه هم نمی گفت !! چراکه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اظهار نظری فرموده اند که سرانه مطالعه کشور به 18 دقیقه در سال رسیده !
نکگته جالب آنجاست که همین امار در سال گذشته کمتر از دو دقیقه بود و در چهار سال قبل کمتر از یک دقیقه !!! هرچند ما به آمارهای خیالی دولت نهم که رسمیت دهمی ندارد عادتی دیرینه داریم ولی خداییش در نظر بگیرید صادق محصولی وزیر جدید دولت که ثروتش نقل سخن امت در صحنه هست گفته : مبلهای خانه ام را گدا هم نمی برد !! هرچند راوی دقیقا مشخص نکرده که ایشان مزاح کرده اند یا خیر ولی از آنجا که طبق قانون اساسی ما اصل را بر صداقت می گذاریم ، احتمال می دهیم ایشان هم مزاح کرده !!
اینکه وزیر نیرو هم گفته ما امسال هیچ رشد قیمتی در آب و برق نداریم ، هم احتمال می دهیم مزاح باشدبه آن جهت که یارانه برق تا حدی کمتر شده و قبوض فعلی رقمی بالاتر از همیشه را نشان می دهد !!
حالا همه اینها به کنار ، قائم مقام صدا و سیما هم که این روزها کلی زور می زنه شباهت به بی بی سی پیدا بکنه در سخنانی گهر بار فرموده اند که مخاطبان ماهواره در ایران افزایشی نداشته که احتمالا ایشان هم مزاح می کنند !
هرچند که شبیه این اظهار نظر فیلسوفانه را سابقا با این مضمون هم شنیده بودیم که دولت نهم همه آرزو های دولت های پیشین را برآورده ساخته که جناب ستاریان هم در آن زمان نفرمودند که منظور دقیقشان چه بوده ، چراکه هرچه می بینیم ، گلاب به روی مبارکتتان در حد مستراح است ولاغیر !! شاید ایشان هم مزاح کرده اند !!
ولی انصافا هیچکدوم به مزاح صفار هرندی در مرداد ماه امسال نمی رسد که فرمود : پرونده سعید حجاریان و نبوی در کشته شدن رجائی هنوز باز است !! گویا کار کردن جناب هرندی در روزنامه کیهان ، ایشان را هم به توهم توطئه داشتن مبتلا کرده !!
شاید هم همه این دوستان در جایی دیگر جز ایران زندگی می کنند و این ما هستیم که با ایشان مزاح می کنیم !
مانی
==================================
جملات هفته :
محمود احمدی نژاد در سفر به تبریز : مردم تبریز اگر از آسمان سنگ هم ببارد بر پای انقلاب ایستاده اند ، وی همچنین گفت : مردم آذربایجان قلم پای آشوبگران را خواهند شکست !!
محسن آرمین : تفکرات مصباح ، تفکراتی استبدادی است که به آن لباس دین پوشانیده است !!
محمود احمدی نژاد : انتخابات ایران ، دموکراسی غرب را زیر سوال برد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
==================================
یکی از دوستان قدیم ، با نام فرهاد کیا شمشکی گویا در دانشگاه قزوین گرد و خاک حسابی راه انداخته ؛ که جا داره همینجا براش بنویس ، دمت گرم .
لینک همین صحبتا و این هم لینک همان جلسه به نقل از فارس خبرگزاری حامی دولت هرچند دیدن تصویری این سخنان خود گویای همه چیز باشد !!
این روزها من به پایان بسیار نزدیکم ... !
ویرایش بعد از متن : با عرض پوزش از کسانی که برای این مطلب کامنت گذاشتند ، کامنت این مطلب را هم به صلاح دیدم بسته باشد .
مانی
یکشنبه ، 17 آبان ؛ روزنامه آفتاب یزد سرمقاله ای توسط سردبیر خوش قریحه ی خود ، جناب واحدی مطلبی با این تیتر و متن قرار داده بودند که : شما هم لرزیدید یا نه !؟!؟
این چند خط یاوه مطمئنا نام مقاله نمی تونه بگیره و حتی تحلیل آبکی هم نیست ، چراکه من حتی نمی خوام تحلیل بکنم ...
من خسته ام ، از این مثلث دروغ و ریاکاری و ابتذال که سرتاسر این مملکت از بالا تا پایینشو گرفته .
آدمهای مذهبی ای که نه علی رادریافته اند و به خون سیدالشهدایشان چنان قسم می خورند که دعا می کنم همان امام شهیدشان دست از قبر درآورد و یقه اشان را بچسبد که نفهمند از کجا خوردند ...
همه چیز پر از دروغ و ریاکاری و ابتذال شده ...
این دو خبر هم اینجا شاید برای لرزش بیشتر بدن بد نباشند :
مشکلات جنسی عامل بیش از نیمی از طلاق های تهران .
تجاوز به عنف در حال یک رویه شدن است و ما همه در تعطیلاتیم .
14 آبان گذشته هم سالروز عزای عمومی تحصیلات عالیه در کشور بود ، حتما به خاطر دارید که جناب عوض علی کردان در 14 آبان سال گذشته بعد از نطقی کوبنده از بیژن نوباوه در رای گیری مجلس استیضاح شد !!
============================================
این بار بیشتر برای خودم می نویسم ، منی که این روزها ساکت تر از همیشه هستم .
از همه فراری و در عین حال بصورت مضحکی هم از تنهایی در فرار .
من از تنهایی لذت می برم ولی یک هفته هست که بصورت عجیبی از تنهایی فرار می خوام بکنم و درعین حال از هیچکسی نمی خوام که کنارم باشه و اصلا حوصله ی احد الناسی رو هم ندارم .
سه شنبه هم رفتم کمیته انضباطی و پنج تا برچسب، نچسب رو به ما چسبوندن به اسم تفهیم اتهام و ... جدا لعنت خدا به این سه شنبه ها .
دقیقا سه چهار هفته هست سه شنبه ها یه اتفاق خاص می افته ...
این وسط مسخره تر از همه اینا این هست که یه عده احمق فکر می کنن تو با منی !!! آخه اگه تو با من بودی یعنی اصلا احتیاج می شد من در چنین خرابه ای برا سبک شدن فکر خودم بنویسم !؟
این روزها مصداق زندگی ما زرشک هست ، زرشک !!
خلاصه اینکه این روزها نه حالمون خوبه نه روزمون ، درگیر یه مصیبتی هستیم به اسم زندگی .
از بارونم گویا خبری نیست !!
==================================
سخنان هفته :
آیت الله شریعتی رئیس دانشگاه علامه طباطبائی تهران در مصاحبه ای یک صفحه و نیمی با روزنامه جام جام در روز پنجشنبه : درست است که ما از غرب در علوم تجربی مثل پزشکی و جت ساختن عقب افتاده ایم ولی در علوم انسانی بسیار جلوتر هستیم !!!
محمود احمدی نژاد در سفر به ترکیه در کنفرانس مطبوعاتی : ما منتظریم که این تغییرات در امریکا صورت گیرد. من بعد از انتخاب اوباما به او پیام دادم و کمک کردم تا بتواند تغییراتی را انجام دهد.
قائم مقام حزب موتلفه اسلامی ، اسدالله بادامچیان : از حامیان میر حسین فقط مارکسیست ها و منافقان باقی مانده اند .
==================================
ترجیح دادیم کامنت های متن بسته باشد .هرچند سخن بسیار است ...
مانی