دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری ، فکر می کند . دست نوشته هایی شامل : تاریخ ، سیاست ، جامعه و ...

دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری ، فکر می کند . دست نوشته هایی شامل : تاریخ ، سیاست ، جامعه و ...

در لوای قانون یا قانون گریزی ؟ بر جای خویش نشسته ایم !!

دیروز سه شنبه ، 12 آبان ؛ تحصنی در دانشکده ی علوم اجتماعی علامه طباطبائی شده بود که بنده نه لیدرش بودم و نه سخنگوش ولیکن به  بنده محول شد تا بیانیه ای نگاشته و آنرا قرائت کنم که در آن بر دو نکته تاکید کردم :


اول آنکه تجدید نظری در مورد احکام تعلیقی و اخراجی و توبیخی های دانشکده در حوادث اخیر ...

دوم آنکه بازگشت به قانون اساسی و تضمین همه ی مفاد قانون اساسی ...


یاوه گویی امروز بنده به این مطلب دوم بیشتر اشاره دارد .


عکس فوق تنها عکس موجود از روز گذشته هست که در دستان بنده قرار دارد 


تاکید دولت بر تبعیت از قانون و دعوت ایشان به پایبندی به قانون اساسی و محور قرار دادن قانون از سوی جنبش سبز از نقل و نبات هایی است که بصورت در افشانی بسیار از دهان ایشان خارج می شود این شبهه را در ذهن آدمی می آورد که براستی آنان که دم از پایبندی به قانون می زنند ، خود در آن از پیشگامان هستند ؟!!؟


سخن به اطناب نمی برم چراکه کاری بیهوده است ولیکن خبر دیروز حضور محمود احمدی نژاد بصورت کاملا یهویی که موجبات کف کردن نمایندگان شده بود ، مرا به این مهم وا داشت تا به این نتیجه برسم که براستی ، دولتی که سرمدارش ؛ تا این قدر کج فهم است که بدون خبر و بدون اجازه از هیات رئیسه می رود بالا و بعد از افاضاتی بس حیرت آور و با خط و نشان کشیدن برای نمایندگان و تهدید به باز پس گیری لایحه موجبات حیرت ملتی را فراهم ساخته و خود به روشنی نقض قانون می کند ، چگونه می تواند مدعی قانون مداری باشد !؟!؟



شاید بد نباشد تا حامیان دولت را به چالشی فرا خوانیم که با چه معیاری این چنین سخن می گویند ؛ امام جمعه چناران : دولت احمدی نژاد کمر به حفظ ارزش ها بسته است !! 


نمی دانم جناب کوثری بر چه معیاری این سخن گفته که نیک می دانم عملکرد پر از نقصان این دولت بازاری را هم اگر بود به کسادی کشاند و با کج فهمی های خویش تیشه به ریشه این نظام می زند و ای کاش کسی یافت می شد که این قانون اساسی مظلوم که هیچ کس به آن توجهی ندارد و در عوض همه دم از آن می زنند را کمی مورد باز بینی قرار می داد چه آنکه متاسفانه با دولتی روبه رو هستیم که ملت 70 میلیونی را سپر پدر همسر پسر خویش کرده !!


مانی


=========================================


جملات هفته :

  1. محمود احمدی نژاد در سفر به خراسان : دشمنان ایران پشه هستند !!
  2. عماد افروغ : حذف نخبگان و خواص از نشانی های حکومت های توتالیتر و توده است !!
  3. لاریجانی در واکنش به سخنرانی بدون اجازه و وقت قبلی در صحن علنی مجلس از سوی محمود احمدی نژاد : برای صحبت باید قبلا به هیئت رئیسه اطلاع می دادید که این کار را هم نکردید !!

========================================


اول اینکه صندوق پستی وبلاگ های بلاگ اسکای گویا راه اندازی مجدد شده ، برا میل زدن به من روی اسم مانی زیر هر متن کلیک کنید ، زیر عکسه اون خانومه نوشته تماس با من ، یه میل راحت می تونید اونجوری بزنید ...


سرمایه هم بسته شد !


در آخر هم اینکه ، آخر هفته خوبی داشته باشید !

همین !


مانی

تز بدهید !

بین خبر های زیر چه جمعی می توان بست ؟!؟! شما هم ارتباطی که من بین این اخبار دارم حس می کنم رو حس می کنید ؟!؟!



سیاست های متناقض در مورد زنان خیابانی 


رشد عجیب میزان طلاق در استان تهران


قتل های ناموسی هنوز هم در جنوب ایران گسترش دارد


در بررسی مجدد ، اجازه ی ازدواج دختر فقط با پدر و جد پدری است


درگیری و ضرب و شتم بیشترین میزان مراجعه به دادگاه های خانواده قزوین است 


آیت الله صافی گلپایگانی : باید دانشگاه های دختر و پسر جدا شوند .




مگه خودت خواهر و مادر نیستی ؟!؟!


==================================================


قرار بود در مورد علمای اهل سنت یه چیزایی بنویسم که بنا به دلایل امنیتی منصرف شدم و چون ملیسای عزیز در کامنت مطلب قبلی اشاره کرده بودن ببینن نظر من نسبت به ادریس شافعی چی هست ، نظرمو بصورت فشرده می نویسم :


مسئله ی جالب برای من در میان سه تا از چهار فرقه اهل سنت ، امامانشون هست ، یعنی احمد حنبل و ادریس شافعی و ابوحنیفه .


مسئله ی جالب برای من این هست که هر سه ی اینها بخاطر حفظ عقیدشون کشته شدن .


ابوحنیفه بخاطر نپذیرفتن سمت قاضی القضات از سوی منصور ، خلیفه وقت عباسی به زندان افتاد و بخاطر عفونت شکنجه های روی بدنش و عفونت زخم های شلاق خورده اش کشته شد !!!

و یه مسئله جالب دیگه در مورد ایشان این هست که هروقت حکمی صادر می کرده می گفته این رای من است و بنظرم صحیح ترین رای هست و اگر کسی بهتر از این رای در این مسئله بدهد مطمئنا از من به صواب نزدیک تر است و واجب است اطاعتش کرد .

نکته جالبتر اینکه ابوحنیفه به قیاس شدیدا اعتقاد داشته و بیشتر احادیث رو قبول نداشته مگر آنکه تواتر آنها زیاد بوده باشد و بنظر می آید دلیل دوم کشته شدنش آن بوده که اعتقاد به اختیار داشته ، نه جبر !!!


ادریس شافعی که فقهش بسیار به شیعه نزدیک است و تقریبا پویاست ، راهی میانه بین مالکیه و ابوحنیفه در میان گرفت و و مثل اوبحنیفه در قبول حدیث سخت گیری می کرد ولی راه هایی برای تشخیص احادیث صحیح ایجاد کرد مثل قبول کردن همه احادیث بعضی محدثان .

ادریس شافعی بعلت رد فرضیات و بررسی حقایق موجود و نقد بر قیاس ابوحنیفه در سر کلاس خودش مورد حمله ی یکی از هواداران ابوحنیفه قرار گرفت و کشته شد !!!


احمد حنبل که از مذهب فقهی حنبلی وی ، وهابیت پیدا می شود ، وی بسیار به حدیث اعتقاد داشت و به نص شدیدا معتقد بود و به دلیل اعتقاد بر اینکه قرآن قدیم است و مخلوق نیست ، وی بیشتر عمر خویش را در زندان بود و در حال شلاق خوردن بود و سرانجام از شدت ضعف جسمی مربوط به شکنجه های سالیان متمادیش فوت کرد .


حالا اینکه من می گم اینان برای من شخصیت های جالبی شدند این هست که وقتی نگاه می کنم می بینم بزرگ علمای شیعه در حد این سه نفر باشد علامه مجلسی است که خودش آخوند درباری سلطان حسین بوده و حدیث جعل می کرده برای بقای خاندان صفویه و وقتی هم معترض می شی که آقا این مرد چرا رفته در دربار ظلم و جور و ... ؟!؟!؟ پاسخ می شنوید ، تقیه کرده اند آقا ، تقیه !!!


و شاید باید اینجا باز هم نامی از شریعتی ببرم که می گوید : در تشیع علوی تقیه یک تاکتیک عملی است و بسته به شرایط و اوضاع و از این رو به تشخیص رهبر گاه ممنون می شود ولی در تشیع صفوی ، تقیه یک اصل اعتقادی است و ثابت و لازمه ی شیعه و تعطیل کننده ی همه وظایف شیعه !!!

بنظرم باید به شریعتی حق داد تا احمدحنبل را شیعه تر از بسیاری از روحانیون شیعه بداند !!!


================================================


جملات هفته :


  • ( این مال شهریور هست ولی من هفته پیش بدستم رسید ) دکتر عزت الله سام آرام ، رئیس دانشکده ی علوم اجتماعی و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی تهران در گفتگوئی 16 صفحه با مجله ی کیهان هفتگی : ما در کل علوم انسانی و بویژه در علوم اجتماعی کشورمان بحران داریم ، بحرانی که در مدد کاری وجود دارد مسئله نظریه های مددکاری است و به خاطر اینکه ما نظریه های مدد کاری را بومی سازی نکرده ایم !!  ایشان در ادامه اشاره کرده اند : کشور ما را خداوند حفظ می کند و امام زمان یاری می دهد !!!!!!!
  • حجت الاسلام نقوی از اساتید حوزه علمیه : متاسفانه در اول انقلاب از فرصت طلائی صدور انقلاب استفاده نکرده ایم و الان که وارد دوران فرصت نقره ای شده ایم باید از فرصت استفاده کنیم و انقلاب اسلامی را به جهان صادر کنیم !!!
  • محمود احمدی نژاد در مراسم روز جشن ملی صادرات :هنوز هم معتقدم که تحریم ها در حد یک کاغذ پاره است !!

=============================================


  • دوست دارم فکر نکنم ولی نمی شه ....
  • پنجشنبه یه سر رفتم نمایشگاه مطبوعات ، واقعا دارم تازه می فهمم تنهایی به نمایشگاه مطبوعات و کتاب رفتن خیلی لذتش بیشتره تا اینکه با چند نفر آدم بره ، احتمالا فردا یعنی سه شنبه که روز آخره هم می رم ببینم چه خبره ...
  • به سرم زده اینجا رو ببندم ....
  • هوا داره کم کم سرد می شه ، مواظب باشید این سرما توی روابط عاطفیتون تاثیر نذاره !!

مانی

عین الله خره ... !!

در یکی از متون قبلی به قل مراد اشاره ای کردم و مصداق وطنی خاص خودش رو هم پیدا کردم و حالا دوست دارم بدونم کسی عین الله باقر زاده ؛ شخصیت چند سال شهر زندگی کرده ی داستان های صمد رو بخاطر میاره ؟!؟!


مردی که اگر کسی با لفظ عین الله صدایش می کرد بلافاصله موضع می گرفت و پشت بندش می گفت باقر زاده !! کسی که بواسطه مدت چند ماهه حضورش در شهر می خواهد خود را خواص نشان دهد  !!
چیزی که متاسفانه چند سال است فراگیر شده و باقر زاده ها گویا بسیار بیشتر از تصور ما شده اند و این وسط الفاظی مثل از جنس مردم و کوخ نشین بجای کاخ نشین بودن برای سر کار گذاشتن من و شماست چراکه عین الله حتی اگر در روستا هم زندگی کند ، عین الله است و خود را شهری و متمدن می بیند  و سر هر مسئله ای می گوید ، در شهر به من پیشنهاداتی شد !!!

کافی است تا کمی به مدیران دولت نهم و دهم که عین عدالت و مهرورزی هستند نگاه کنیم تا همه چیز را خوب بفهمیم و شاید هم بهتر باشد مثل صمد در سر کلاس درس وقتی دیکته می گوییم همه شکایات خود را از عین الله در جمله ی عین الله خر است تخلیه کنیم !!

مانی 

===================================

جملات هفته :

  1. ( این یکی بیشتر خبر هست ) دادگاه روزنامه کیهان با بیش از 40 شاکی برگذار شد و بعلت طولانی شدن متن شکایات ، ادامه قرائت متن شکات به جلسه بعدی دادگاه محول شد !!
  2. معاون جدید وزارت آموزش و پرورش : هرکس به وجود امام زمان شک هم بکند از اسلام خارج است !!
  3. محمود احمدی نژاد : بشارت می دهم استکبار در حال فروپاشی است !!
===================================

  • خیلی دوست داشتم بیشتر از اینها می نوشتم ولی واقعا کمبود وقت خیلی دردسر سازه و هیچ رقمه آدم به کارهای یومیش هم جدیدا نمی رسه ...
  • دیروز یه دوستی در بحثمون گفت : شهادت سعادت می خواد که تشکر می کنم بابت گوشزد این مطلب مهم ...
  • جدیدا یه عده فکر می کنن ما خر هستیم !! پس برای شادیشون : عر عر !!
  • تازگیا شدیدا تحت تاثیر امام احمد حنبل و محمد شافعی و ابو حیفه از بزرگان اهل سنت هستم ، شاید اگه سوژه ی نوشتنی یافت نشد در مورد این مسئله در آپ بعدیم بنویسم 
  • و در آخر هم اینکه ، از جاده گذر می کنی و منو نمی بینی ....

مانی

در نقد علی شریعتی ؛ بزرگ یا کوچک ؟! خائن یا خدمتگذار ؟!

متن زیر بنا به قول به همزاد عزیز و گیر های هولدن و تاکید چند ماه پیش محمد عزیز نگاشته شده ، هرچند که مطالب فوق تقریبا مطالبی است که ماه ها پیش در دانشگاه توسط بنده ایراد شده بود ولیکن نوشتنش از برای ما بی منفعت هم نیست !!


============================================


منابع مطلب زیر : 

  1. سخنرانی مهندس مهدی بازرگان در سال 65 دانشگاه تهران در سالروز مرگ شریعتی ...
  2. ایران و انقلاب اسلامی از حامد الگار
  3. اطلاعات عمومی خودم که با چاشنی نقد چپوندیمش اینجا 

============================================

کلیات


باید قبل از شروع هر چیزی تاکید بکنم که فارغ از تفکر شخصی بنده ، نقش دکتر شریعتی درانقلاب ایران غیر قابل انکار است .


به اعتقاد نگارنده انقلاب ایران سه رهبر داشت : 

  1. آیت الله خمینی بعنوان رهبر مثبت
  2. محمد رضا پهلوی بعنوان رهبر منفی
  3. رهبر فرهنگی دکتر شریعتی

شریعتی بنظر میاد اولین فردی هست که جامعه شناسی دینی رو پایه گذاری کرده و به شخصه اسلام سوسیالیستی ای که دکتر در عمل آنرا از جهات انقلابی بودن و دیدگاه های اقتصادیش بسیار عزیز می دید رو معلول در جو زمان می دانم .

هرچند که خود شریعتی بر افکار غربی به شدت نقد وارد می ساخت ولیکن افکار سوسیالیستی در اندیشه های وی بوضوح مشخص است و با وجود تاکید خویش بر آنکه نباید به اسلام شکل ملیتی داد گاها کار را به تصورات گاها ضد ملیتی از سوی وی می کشاند و همه اینها را شاید بتوان در آنجا بیشتر تشخیص داد کهوی اعتقاد دارد که اسلام را باید بصورت ایدئولوژی مطرح کرد نه یک دین به طور صرف !!


بالاتر به جو دانشگاه ها و زمان دکتر اشاره کردم که شاید دلیل محبوبیت دکتر را در این میان بتوان در آن یافت که دکتر اولین شخصیتی است که کراوات می زند و سیگار می کشد و جای مهر نمازی بر سرش ندارد و تسبیح دانه درشتی نیز در دست ندارد و بگونه ای از اسلام دم می زند که کمتر کسی باور می کرد که اساسا بین اسلام و کروات هم می توان رابطه ای بر قرار کرد !!


نوشتن کتب مختلف از دکتر باعث ایجاد روحیه شهادت طلبی ای در سرتاسر ایران شد و جنبش های مختلفی که در سرتاسر ایران بدین موجب براه افتاد خود گواهی بر این مدعاست . 


ترجمه کتاب ابوذر از عبروت سحار ( درست گفتم ؟!؟!  ) که خودم بطور وحشتناکی به این کتاب معترض هستم  از سوی دکتر شور هیجانی بالایی رو در کشور براه انداخت و گروهایی با نام ابوذر که در شهر های مختلف ایجاد شدند بدلیل جو شدیدا انقلابی آن کتاب با شور فراوان به امید پیروزی براه افتاد که متاسفانه عمر دکتر کفاف نداد تا جلوی افراط ها و تفریط هایی که بعدها از افکارش شد را بگیره ...

چه آنکه گروهک هایی مثل فرقان هم که دست به ترور های وسیعی در سطح بزرگان انقلاب زدند کاملا متاثر از افکار دکتر بودند ... !!!!!



شریعتی با 3 گروه مخالف همیشه رو به رو بود :


جبهه سرمایه دار



کاملا بدیهی است وقتی فردی در همه کتاب هایش به شدت با حمله به سرمایه داری و دیدگاه های لیبرالیستی و اگزیستانسیالیستی با مخالفت هوادارن آن دیدگاه ها رو به رو شود .


کتاب ابوذر حامل یک پیام است و آن هم اینکه اسلام از دید شریعتی یعنی ابوذر ؛ شخصیتی که به همه چیز معترض است و همواره با دعوت گدایان شام به دربار معاویه موجبات درگیری می شده و روحیه انقلابی وی همیشه موجبات آزار سرمایه داران می شده ...


ساواک



شریعتی در سال 51 تا 52 تحت تعقیب ساواک بود و در این مدت زندگی مخفیانه ای داشت و پس از گویا دستگیری پدرش مجبور به معرفی خود به شهربانی شد و 18 ماه در زندان بود و بعد از آزادی با پاسپورت علی مزینانی از کشور خارج شد که خود این مبحث پر از بحث است که آقای اوستا در کتاب فریب بزرگ قرن ما به شدت با مستمسک شدن به این مطلب که چگونه می شود ممنوع الخروج بود و با پاسپورت جعلی مزینانی از کشور خارج شد .... 


که با احترام به ایشان و جناب نیما خان که شدیدا زیر بیرق این کتاب سینه می زنند اعتقاد دارم جدا از بی انصافی نگارنده آن هیچ دلیلی برای همکاری دکتر با ساواک وجود ندارد و منطقی هم نیست چنین تصوری چراکه دکتر هیچ گامی در هیچ یک از مراحل زندگیش به نفع ساواک بر نداشت !!!


روحانیت



هرچند اقلیتی از روحانیون مانند آیت الله طالقانی را می توان یافت که با دکتر نه تنها روابط بسیار حسنه ای داشتند و در همه امور در کنار وی بودند ولی اکثریت روحانیون چه در گذشته و چه در حال با شریعتی روابط بسیار تنش زایی داشتند و عدم وجود یک سخن موثق از آیت الله خمینی درباره ی وی نیز این ذهنیت را تقویت می کند که وی هم روی خوبی با شریعتی نداشته ...


اعتقاد شریعتی بر اینکه در تشیع صفوی عالم شیعه پس از سالها در رکاب سلطان باید سینه بزند و با نوشتن این سطور گاه روحانیون را تا حد مرتد شمردن وی ( توسط آیت الله مصباح ) پیش می برد :

من‌ گاندی‌ آتش‌پرست‌ را بیشترلایق‌ شیعه‌ بودن‌ می‌دانم‌ تا آیت‌الله‌ بهبهانی‌ و بدتر از او علامه‌ی‌ مجلسی‌ را و چه‌می‌گویم‌؟ مجلسی‌ سنی‌ است‌ و امام‌ احمد حنبل‌...از او شیعه‌تر است‌. گورویچ‌ یهودی‌ماتریالیست‌ کمونیست‌ از مرجع‌ عالی‌قدر تقلید شیعه‌ حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی‌ میلانی‌...به‌ تشیع‌ نزدیک‌تر است‌.


با تمام این اوصاف گر واقع بینانه بررسی کنیم در میابیم جهان بینی متفاوت دکتر با روحانیت از تشیع موجبات این مسئله شده و اگر هم دکتر روحانیت را از مثلث زر و زور و تزویر می شمارد به آن دلیل است که اعتقاد دارد این روحانیت از روحانیت علوی فرسنگ ها فاصله دارد  و با پیش کشیدن بحث باز فهمی دینی و تعریف مجدد همه الفاظ و لغات دینی خود گناهی نا بخشودنی را گویا مرتکب شده و با انتشار اسلام شناسی از سوی وی موجبات انتقادات بی رحمانه ی مرتضی مطهری می شود و مرتضی مطهری با مطرح کردن اینکه تاریخ اسلام و اسلام شناسی نیاز به تخصص دارد و با خط به خط ایراد گرفتن از نوشتار های دکتر سعی می کند به نوعی با فریاد نفس کشی می طلبیم میدان را برای مبارزه آماده کند و بعد از پاسخ شریعتی در این باره که نیاز است روحانیت تحقیقات بیشتری بکند و در منبرها بداند چه رسالتی بر دوش دارد و وگرنه باید اسلام منحی روحانیت را مطرح ساخت گویا به این کسوت مقدس !!! توهین کرده !!


کار بقدری بالا می گیرد که در همه جا پخش می شود که در حسینیه ارشاد از بلندگوهاش صدای علی ولی الله در اذان شنیده نمی شود و دست بسته ( به شیوه اهل سنت ) در آن نماز می خوانند بقول اقای حکیمی گویا کسی نبوده که بگوید ای عوام نادان خود حداقل یکبار زحمت بکشید خودتون برید ببینید واقعا این چنین است ؟!!؟


شریعتی با مطرح کردن این مطلب که خاک بر سر عالمی که بخواهد با گل کردن میان عوام به نانی برسد و باید فاتحه دین را بعد آن خواند از سوی مرتضی مطهری متهم به ساده انگاری می شود و با مطرح کردن این موضوع که شیمی قدیم خاک را به زر و شیمی جدید نفت را به کود تبدیل می کند و تشیع صفوی از خون تریاک می سازد بطوریکه حسین که برای نجات اسلامش به پیش رفته را به نوعی شکل می دهد که برای جرعه ای آب از جلادش با گریه درخواست می کند ... خود را تبدیل به فردی ضد روحانیت می کند که همه نقد هایش خارج از منطقی است و ...


نقد های سنگین دکتر به علامه مجلسی بعنوان فردی شیاد و آخوند درباری سلطان حسین هم خود گناهی نا بخشودنی دیگریست که با برچسب نهضت آزادی بودن وی دیگر نور علی النور می شود و هرچقدر هم دکتر با جملاتی مانند ، روحانیت زیر هیچ قرار داد استعماری ای را امضا نکرده و با تمجید از موسس حوزه علمیه قم برای بخشش خویش کار کافی ای نمی کند !!!


هرچند این مطلب برای دکتر چندان هم بد نشد چه آنکه

  1. بقول خودش بد دفاع کردن از کسی بهترین تبلیغ برای وی است ...
  2. انقلابی که دکتر بدنبال آن بود با این وضع فعلی زمین تا آسمان فاصله دارد و همان بهتر که زنده نماند تا دست رنجش را اینگونه ببیند و گناه وضع موجود از گردنش ساقط شد ...

سخن کوتاه آنکه این سخن که شریعتی ضد آخوند بوده از نظر نگارنده بسیار بی انصافانه است چراکه دکتر صرفا با ارتجاع روحانیت و موجبات عقب ماندگی مردم بودن مشکل داشت و رسالت عالمان دینی را فراتر از اینها می دید ...


مخلص کلام



علی شریعتی سرانجام در انگلستان به طرز مشکوکی فوت کرد و از خود کتاب های زیادی را بر جای گذاشت و شخصیت غیر قابل انکار وی در شکل دهی انقلاب و حتی رونق پیدا کردن رشته ی جامعه شناسی همه و همه از ملاک هایی است که فارغ از عقایدش نقش وی را برجسته می سازد و بهتر می بینم تا با نوشتن جمله ای از کتاب تشیع علوی تشیع صفوی اش کار را به پایان ببرم چه آنکه قلم هم عاجز گفتن حقیقت دکتر است :


تشیع علوی توسل برای تکامل است و تشیع صفوی توسل برای تقلب


چند پی نوشت :

  • روند فعلی جامعه ی ایران متاسفانه در روند افراط و تفریط خویش در حال اسطوره سازی از دکتر است ؛ همان کاری که با زرتشت و حسن صباح کردهو گاها جملاتی از ایشان نقل می شود که هیچ سبقه ای ندارد ...
  • دکتر به همراه ابراهیم یزدی و بنی صدر و قطب زاده شاخه نهضت آزادی در خارج از ایران را تشکیل داد .
  • نقل است از دکتر : بکارت یکی از تابوهای بزرگ جوامع مردسالاری است و کارکرد آن اینست که اختیار آلت تناسلی زن حتی پیش از ازدواج هم متعلق به خودش نیست بلکه متعلق به شوهر آینده اش است !

دکتر یزدی و قطب زاده و احسان شریعتی در حال حمل تابوت دکتر


مانی


=================================================


سخنان هفته :

  • رحیم صفوی مشاور و دستیار عالی رهبری در بحث مربوط به کارایی مدیران : بعضی مدیران توانایی بریدن پنیر را هم ندارند !!
  • علی جنتی سفیر ایران در کویت در مصاحبه با روزنامه القبس : جزایر سه گانه مال ایران است ولی باب مذاکره باز است !!
  • سید محمود علیزاده طباطبائی وکیل میر حسین موسوی و محمد خاتمی در شکایت از روزنامه کیهان : شریعتمداری رفته مدرک بیاورد اما هنوز بر نگشته !!!

================================================


  • انقدر دلم پره ، اصلا حالم از همه چی داره بهم می خوره تعلیق پوریا در دانشگاه هم بخاطر فعالیت های انتخابات هم که این وسط واقعا تیر خلاص بود . 
  • انقده بهم ریخته هستم که واقعا از این متنی که نوشته راضی نیستم و وسطاش بود که چند بار تصمیم گرفتم کلیوم بزنم پاکش کنم . 
  • فردا هم استقلال و پرسپولیس بازی دارند که بنظرم این ده نمکی بیراه هم نمی گه که آقا کدوم لنگ و کیسه ؟!!؟ فکر کنم فردا اولین دربیه عمرم باشه بدون استرس از نتیجه حاصلش بشینم ببینمش ... پیش بینی می کنم 2-2 بشه !!
  • یه آهنگی Basshunter خونده به اسم every morning دیدن تصویری این آهنگ از داشتن اولاد خوب هم بنظر من بهتره ...
  • بعنوان حسن ختام : Some people feel the rain , Other just get wet 
  • معنی این بالایی به زبون خودمونی می شه فط یه عده بارون رو درک می کنن و بقیه فقط خیس می شن !!!
  • اگر برای بچه هایی که توی بلاگفا وبلاگ دارن و کامنت نذاشتم خودشون ببخششن چون اصلا کد تصویریشون باز نمی شه ...

مانی

اول مهر ...

فردا روز بازگشائی مدارس و دانشگاه ها و کلیه مراکز علمی هست و هرچند که دانشگاه ها طبق عرف کلا یه هفته بعضی وقتا هم دو هفته اول اصلا کلاسی داخلش برگذار نمی شه ...


یادمه پارسال سر بلاست پیج 360 نیما جوان شعر معروف متنفرم از ته دل من از اول مهر بود و هرچند ما اون موقع نه می دونستیم خواننده این شعر کیه و ... ولی کلی باهاش حال می کردیم ...


یکنواختی عجیبی برای من داره اول مهر و یادم هست زمانی که مدرسه ای هم بودم از اول مهر متنفر بودم و تا حد تهوع از معلمائی که همون روز اولی شروع می کردن به درس دادن بدم میومد ؛ طرف انگاری فکر می کرد در 200 روز آتی وقت کم میاره و نمی رسه کتاب رو تموم بکنه ...


الان هم که مثلا دانشجو هستیم همین حس رو نسبت به استادائی که دو سه جلسه اول رو بدون خبر نمیان سر کلاس و ما رو متحمل رفت و آمد به دانشگاه می کنن دارم . 

از فردا هم آروم آروم وبلاگ نویسای زیر 18سال وبلاگاشون آپ نمی شه و کاربرای سایت ها و فروم های اینترنتی هم کم تر سر می زنن و ...



اینا رو گفتم تا تو جوش بریم ، هرچند که خودم واقعا از بچگی از اول مهر بدم میومد ، اینکه مثل یه آدم ماشینی هرروز 7 بلند شی از خواب و 3 ظهر برگردی خونه و بری ناهار بخری یا خودت برا خودت ناهار درست کنی شایدم هم غذا داغ بکنی واقعا عذابم می داد و هرروز همین نوار باید تکرار می شد و این روح من دانش آموز بود که فرسوده می شد ...


یه بدبختی دیگه ای هم که دچارش هستیم اینه که هر ترم می خواد شروع بشه به خودم وعده می دم و کلی قول می دم که این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست و باید بشینی درست بخونی درساتو کمتر دنبال جنگولک بازی های سیاسی و جامعت بشی تو دانشکده و ولی چه کنیم که این نفس اماره که نمی دونم این ورژن لوامش چرا وقتی کار از کار می گذره و شب امتحان می شه بیدار می شه نمی ذاره و ما مثل همیشه کل زورمون در فرجه خلاصه می شه و این وسط هم عذاب وجدان داریم و هم خود اتهامی !!! 


پی نوشت 1 : استاد احمدنیا فکر کنم سال پیش همین موقع ها بود که یه آپ کرده بودند که در اون از ما ( کلاس جامعه شناسیشون ) کلی قدر دانی کرده بودند که به به چه بچه های بیاد ماندنی و گلی که ما هرچه گشتیم تا لینک اون پست رو پیدا کنیم نشد که نشد و ازشون ملتماسانه می خوام به محض دیدن این متن ما لینکش رو برامون تو نظرات بذارن که کلی ذوق کنیم 


پی نوشت 2 : ساناز عزیز در فروم پی اف کلی عکس از کتابای زمان ابتدایی گذاشته بودند که ما اینجا دوتاشو بصورت لینک می ذاریم تا شاید تجدید خاطره ای برای دوستان بشه ... ( عکس اول )  ( عکس دوم )


پی نوشت 3 : دوست دارم بدونم شما نسبت به اول مهر چه حسی دارید و داشتید !؟!؟


پی نوشت 4: واقعا متنفرم از ته دل من از اول مهر ...


مشابه متن فوق سال گذشته در 31 شهریور نوشته شده بود و از این حیث شاید برای دوستان قدیمی تکراری بوده باشه ...


====================================================


سخنان هفته :


  1. آیت الله خامنه ای در نماز عید فطر : سخنان متهمان درباره اشخاص دیگر حجتیت شرعی ندارد و مسموع نیست .
  2. رئیس دیوان عدالت اداری : نمی توان به صرف اینکه دانستن حق مردم است ، همه چیز را بازگو کرد !!
  3. نماینده جیرفت : نباید یک فرد را از مزرعه خارج کرده و استاندار کنیم !


====================================================


  • بهبودی روند بیماری باران سعیدینا ( بر وزن آیسان طاهائینا ) خیلی خوشحال کننده بود ...
  • هر دم از این باغ خری می رسد !!!!
  • نقل است از برادران بک استریت بویز :
    Never gone, never far 
    In my heart is where you are
  • هوای ابری است و چشم های تو خوب بارانی ...

مانی

دو مطلب ... ! ماله کشی به سبک حواله دادن و قل مراد ... !

ماله کشی به سبک حواله دادن ... !


معمولا دولت عدالت محور شاید هم پرور در انجام عملیات های انتحاری و غافلگیر کننده یدی طولانی داشته و از آنجایی که گاها صحبت های بی حساب کتاب و الله بختکی از طرف این دولت شریف و خدمتگذار موجبات تعجب و گاه اعتراض و حتی گاها انقلاب های مخملی از سوی امت شریف می شه با دیدن خبری جالب در صبح امروز باز در دل خویش صد که نه ولی هزار درود و شرف بر پدر و مادرشان فرستادم :



  1. نکته اول آنکه خبر فوق بلافاصله تداعی ضرب المثل حرف پیشکی مایه شیشکی را در ذهن ما ایجاد کرد . 
  2. نکته دوم آنکه  روزنامه سرمایه که به زعم سخنگوی دولت رئیس جمهور محبوب و کاملا مردمی منصف ترین منتقد دولت است ؛ در روزنامه مورخ 14/2/88 نوشت : رشد پالایشگاه های نفت در دولت نهم 1/5 بوده که با این روند 67 سال دیگر اتمام می شود .
  3. از این سبک حواله کردن ها در دولت خدمتگذار که به تعبیر وعده سر خرمن و  گاها شانه خالی کردن از مسئولیت های مرتبط است بسیار ثبت شده که نیاز به گشودن آنها نیست و چه آنکه معمولا ایشان در پا پس کشیدن در امور و قایم شدن در پشت دیگران و باصطلاح هزینه کردن دیگران برای خویش ابائی ندارد چه آنکه زمان معرفی حضرت علی کردان کمبریجی ( دام ظله ) در نطق خویش در مجلس فرمودند : آقا موافقت کردند و فرمودند که بروید به مجلس و برای رای آوردن این دو تلاش کنید که فردای همان روز این مطلب از سوی دفتر رهبری تکذیب شد !!!

به عبارت بهتر در برخورد ها و وعده های دولت نهم و دهم دو پارامتر واضح است : وعده های دروغین و هزینه کردن از سوی نظام که تنها یک نتیجه تا کنون داشته و آن بی حیثیت شدن دولت !و هرچند این از خصایص فاشیست هاست  و روند بر خورد با سران به اصطلاح اغتشاشات و کودتای نرم و ... بیش از پیش تداعی گر انقلاب ژاکوبنی ولی اینبار در صدر نظام را نمایان می سازد وخود این مسئله مرا به اعتقاد ملی گرایان مبنی بر حاکمیت پولیارشی و اصلاح ساختار بصورت نرم به یقین می رساند .


========================================================


قل مراد !!


قل مراد رو یادتون میاد !؟!؟ همون شخصیت محبوب باغ مظفر که خنده و  گریش قابل تشخیص نبود ؟!؟!


این روزا خیلی مصداق پیدا کرده برام ؛ خصوصا وقتی روزنامه برادر سلحشور ش ر ی ع ت مداری رو می خونیم که انشالله توفیق روز افزون هم خودشان و هم مجاهدین کنار دستشون داشته باشن تا همینجوری فرت و فرت نقشه های استعمار رو عیان کنند .


یه جورایی بعضی وقتا از وقاحت ها خندم می گیره که رئیس دولت خدمتگذار از صانعی شکایت می کنه و این روزنامه جان بر کف که جز رضایت خدا هدفی نداره فرت و فرت تهمت بی ربط و با ربط تهمت می زنه و احدی جرات نکنه بگه ؛ داداش ببخشید ، شما ؟!؟! ( صد البته که همه کاره و هیچکاره ، قبول نداری ؟!؟! )


گویا قل مراد که در بطن همین روزنامه هم استخدام شده خود گوید و خود خندد و چه کسی می داند ، شاید حتی پیش خود از حیثیت از دست رفته و بحث مشروعیتی که ملتی بدان اعتقاد داشتند گریه می کند و شاید هم در انظار می خندد و در پنهانی گریه می کند و صد البته که این از هنر های قل مراد است که نتوان گریه و خنده اش را تشخیص داد !!


پی نوشت از ستون گفت و شنود کیهان در امروز  : 


گفت: سران داخلی فتنه بدجوری با رسوایی روبرو شده اند.
گفتم: فکر نمی کردند که مردم اینطور با صلابت و قدرت پای ارزش های اسلام و انقلاب ایستاده باشند.
گفت: اسناد به دست آمده و اعتراف متهمان در دادگاه نشان می دهد که خاتمی و موسوی روی حمایت آمریکا خیلی حساب باز کرده بودند و تصور می کردند که مردم با قمپز اسرائیل و تهدید آمریکا از آرمان های انقلاب دست می کشند و به طرف خاتمی و موسوی می روند.
گفتم: آخه اینها که 30 سال در ایران زندگی کرده اند باید مردم را می شناختند!
گفت: کسانی که در قصرهای اشرافی زندگی کرده اند، از مردم شناختی ندارند.
گفتم: از شخصی پرسیدند پطروس کی بود؟ یارو گفت؛ پطروس یک دهقان فداکار بود که وقتی گرگ به گوسفندانش حمله کرد، پیرهنش رو آتیش زد و انگشتشو کرد توی چشم راننده قطار!


تصور می کنم بدبختی امثال کیهان و صدا و سیمای عادل آن است که فراموش کردند سوژه مرتبط این قضایا خود مخاطبان و مردم هستند !! ( بقول یارو گفتنی تو خود از این مجمل ، حدیث مفصل بخوان !! )

=======================================================


  • یه بنده خدایی امروز زنگ زد و هرچی از دهانش در اومد به ما گفت ؛ در افاضات خویش فرمودند : فکر کردی خیلی حالیته ؟!؟! یه ادم خودخواه خود بین مغرور ، بدبخت هیچی هم بارت نیست چی فکر کردی ؟!؟! فکر کردی کی هستی ؟!!؟ بدبخت ظاهر ساز ؛ تو اصلا آدمی !؟؟ و .... چیز خاصی بذهنم نمیاد بگم ولی باور بفرمائید بنده هرچی به اون خانوم عرض می کردم آدرس رو اشتباهی اومدید ول کن نبود و دست آخر گفتم باور بفرمائید بنده خودم می دونم هیچ پخی نیستم و باید جلو خیلیا درس پس بدم و از این جهت با شما موافقم ولی چه کنم بیشتر اطرافیان من با من و شما هم فکر نیستند ؛ علی ای حال اینجا هم اشارتی می کنم که ایها الناس بنده کباده ی هیچ چیز جز ابلهی خودم رو نمی کشم !!
  • هرچقدر کم مسئولیت تر ؛ زندگی بهتر !!
  • این روزها به علت عدم بارش بارون و نیاز شدید به این مسئله برای تخلیه روانی شدن بصورت مجازی با آهنگ زمین از جولیت کلی از خودمون خلاصی در می کنیم !! ببار بی امان ببار ...
  • یه چیزاییم این وسط به خودم مربوطه و اینکه نیازی به توضیح نمی بینم !!

مانی

دولت و ملت ؟!؟! در نقد مفهوم اتحاد اقلیت های قومی در ایران ...

فارغ از تفکرات من نسبت به مسئله ی اقلیت های ایران ؛ مدتهاست تفکر در مورد ضرورت ملت سازی را حس می کنم ، که شاید ریشه های آن را بتوان در خاندان صفویه یافت که با ایدئولوژی دینی و ناسیونالیستی معجونی ساخته و بقول دکتر شریعتی میان خاندان پادشاهی و دینی ایران پیوندی ایجاد کردند ( ازدواج شهربانو و امام حسین و ... )


هرچند این مسئله دوام چندانی نداشت و در دوره ی کوتاه افشاریه بطور کامل فراموش شد و در دوره ی خان زند و قاجار نیز کمترین اهمیتی نداشت و تنها در ایدئولوژی پهلوی اول بود که تکاپو بر سر ایرانی گری و ناسیونالیسم روی داد .


آنچه که مسلم است زمانی که بحث قومیت های ایران را می کنیم باید توجه داشته باشیم از جهات سنن و آداب و گاها زبان کمترین وجه اشتراک در بین ایشان موجود است و گاه چنان با یکدیگر غریبه هستند که قیام های خودمختاری را در پی داشته اند !!!


قیام های کرد های ایران با رویای کردستان بزرگ و تبلیغات آذربایجان با شعار بزرگ ؛ آذربایجان بزرگ با پایتختی تبریز که مدتها نقل حتی کاندید های سیاسی کشور آذربایجان بود و قیام ترکمن های ایران در گنبد کاووس و درگیری های فعلی در سیستان و بلوچستان تحت لوای اعتراض به تبعیض نسبت به اهل سنت انجام می شود و حتی همکاری برخی شیوخ عرب نشین خوزستان با صدام حسین در هشت سال جنگ تحمیلی این تصور را ایجاد می کند که براستی اتحاد در ایران و استفاده از برابری در ایران واقعیت دارد ؟!!؟


سه روز قبل نمایندگان اهل سنت در مجلس در اقدامی هماهنگ به اعتراض به رئیس جمهور پرداختند که طی آن ، ایشان به دولت معترض بودند که چرا محمود احمدی نژاد احدی از اهل سنت را به کابینه راه نداده ...


در کنکاش این مسئله که چرا اقلیت های قومی در ایران کمترین اتحاد و یا همکاری ای با دولت مرکزی ندارند و بیشتر این اعمال قهریه است که موجب وحدت ایشان شده تا اعمال عدلیه تنها به سه نتیجه رسیدم و آن این بود که :


  1.  اقلیت های ساکن در ایران اعم از قومی و دینی احساس تعلق دولت و ملت نمی کنند و بعبارت ساده تر اقلیت های ایران حکومت را از خویش نمی بینند و احساس بیگانگی با دولت می کنند !!
  2. ناسیونالیسم در ایران جز در 30 ساله اخیر امری ناشناخته برای توده های پایین جامعه و روستایی بوده و این مطلب در شکست جبهه ی ملی در ایران نیز موثر و از طرفی ایجاب وحدت ملی و اینکه هیچیک از اقلیت های ایران بطور جداگانه ره به جایی نمی برند مسئله ای نا مفهوم و غیر قابل باور برای اقلیت های ایران است ... ( اشاره به اینکه چرا در 30 ساله اخیر این مسئله نمو پیدا کرده بر گردن حکومت نبوده و بیشتر  بخاطر جبر تاریخی جهان در سی ساله ی اخیر بوده  و گاه تاکید بر هویت ایرانی برا مقالبه با هویت دینی توسط مخالفان نظام جمهوری اسلامی و شیوع افکار ضد عرب در ایران همه و همه عواملی است که در این سی سال موجبات این مسئله را فراهم سازد .. )
  3. بقول سعید حجاریان در مصاحبه اش با نام هیچ اندیشه ای باز نشسته نمی شود ؛ اقلیتهای ایران چون هیچگاه بطور مستقیم تحت استعمار قرار نگرفته و هیچگاه شبیه مبارزات ماندلا و گاندری را بخود ندیده اند ؛ احساس وحدت ملی را در وهله های بعدی برای خویش محکم ساخته اند و بیشتر به مناسبات طایفه ای و قبیله و قومی خویش توجه نشان می دهند !!


===================================================


  • بد ندیدم یه کلیپ دو سه دقیقه ای از طبع شاعری نمایندگان مجلس رو که سایت تابناک گذاشته بود رو بذارم ببینید ، حتی با دایل آپ هم ارزش دیدن داره ....
  • پنجشنبه این هفته سالروز فوت مرحوم آیت الله طالقانی از اعضای مرکزی و تشکیل دهنده حزب نهضت آزادی ایران است ، بنظر می رسه که ایشان اولین روحانی ای هستند که عضو یک حزب شدن رو پذیرفته اند و این مطلب تا قبل از ایشان سابقه ای ندارد و روحانیون همیشه خویش را جدا از مردم می پنداشته اند و به این سیستمهای احزاب به دیده عناد و کفر نگریسته و در شان کسوت خویش عضویت در چنین مسائلی را نمی دانستند و همه اینها باعث می شود ارزش این مرد که این هنجار عجیب و بالقوه خطرناک را شکست بیشتر باشد !!
  • این قالب فعلی رو ایمیل زدیم از ساپورتر بلاگ اسکای گرفتیم ؛ خودم که خیلی دوستش دارم ، نظر شما چیه ؟!؟ بهتر از قبلی هست ؟!
  • بدجور مستاصل هستم این روزا ؛ برام دعا کنید ....

مانی