فصل سرما که میاد من به تکاپو میافتم برای خرید پالتو و بافتنی و جکت.اینجا که سرمای آنچنانی ایی نداره اما خب تو کشورهای گرمسیر هم ملت بافتنی و پوتین و... رو میپوشن حالا چه تو فصل گرما چه تو فصل سرما.
یه چیز خوبی که اینجا میبینم استفاده از چتر تو روزهای آفتابی هست.کلا کمتر کسیو میبینم که پیاده مسیرشو طی کنه. حالا یه سری ها هم که مثلا منتظر تاکسی هستند از چتر تو آفتاب استفاده میکنن. تو مملکت گل و گلابمون که اگه عینک آفتابی بزنم اون روز باید کلی نگاهها و متلک ها رو تحمل کنم هیچی هم نگم یعنی هیچ امنیتی حراستی هم وجود نداره. فوقش هم باشن حتما عیب از منه که عینک زدم !
تو این دو-سه سال حتی یه بار هم متلکی -بی احترامی -نگاهی از بیش از197 ملیتی که اینجا هستن ندیدم - فقط دو دفعه توریستهای ایرانی عزیزمون....که اونم گفتم عرق ملی میخوام چیکار! دفعه دیگه امنیت رو صدا میزنم تا به امنیت جوابگو باشن...واقعا با هیزی و دری وری گفتناشون آبرویی نذاشتن...بعد جالبه عربها رو بد میدونن.
خب منم بالاجبار پوششمو عوض کردم که ایرانی های مسافر متوجه نشن من ایرانی ام! اولش مامان خانم خیلی ایراد گرفت که هویتت رو نباید فراموش کنی ایرانی یعنی فلان یعنی بیصار... از این حرفهایی که اصلا قبول ندارم علی رغم احترامی که برای مام قائلم! حقیقت اینه که ایرانی نه هنر نزدشه نه فرهنگ .
راجع به عربهای امارات هم اینو بگم شاید بیشتر از نود درصدشون ایرانی هایی هستن که چهل -پنجاه سال پیش اومدن اینجا-یه عده زیادی هم تو ایران هستن که ارث باباشونو از اینا طلب دارن! اماراتیها یه جوری دینشونو اجرا کردن تو مملکتشون ، که خیلی از همسن و سالهای ایرانی من که تو ایران از دین زده بودن، اینجا با افتخار میگن مسلمون هستن.
کلا شیوه مملکت داریشون زمین تا آسمون با ما فرق میکنه.
پ.ن :هیچ چیزی برای منه ایرانی قشنگ تر از این نیست که آدم حساب بشم علی الخصوص به عنوان یه زن. حق داشته باشم.
پ.ن : تو ایران دقیقا با کارها و قانونانشون نشون میدن که زن از دیدگاه اونها کالا هست نه یه انسان.