دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری ، فکر می کند . دست نوشته هایی شامل : تاریخ ، سیاست ، جامعه و ...

دست نوشته های یک مانی

دست نوشته هایی از سوی کسی که بر عکس بسیاری ، فکر می کند . دست نوشته هایی شامل : تاریخ ، سیاست ، جامعه و ...

دولت و ملت ؟!؟! در نقد مفهوم اتحاد اقلیت های قومی در ایران ...

فارغ از تفکرات من نسبت به مسئله ی اقلیت های ایران ؛ مدتهاست تفکر در مورد ضرورت ملت سازی را حس می کنم ، که شاید ریشه های آن را بتوان در خاندان صفویه یافت که با ایدئولوژی دینی و ناسیونالیستی معجونی ساخته و بقول دکتر شریعتی میان خاندان پادشاهی و دینی ایران پیوندی ایجاد کردند ( ازدواج شهربانو و امام حسین و ... )


هرچند این مسئله دوام چندانی نداشت و در دوره ی کوتاه افشاریه بطور کامل فراموش شد و در دوره ی خان زند و قاجار نیز کمترین اهمیتی نداشت و تنها در ایدئولوژی پهلوی اول بود که تکاپو بر سر ایرانی گری و ناسیونالیسم روی داد .


آنچه که مسلم است زمانی که بحث قومیت های ایران را می کنیم باید توجه داشته باشیم از جهات سنن و آداب و گاها زبان کمترین وجه اشتراک در بین ایشان موجود است و گاه چنان با یکدیگر غریبه هستند که قیام های خودمختاری را در پی داشته اند !!!


قیام های کرد های ایران با رویای کردستان بزرگ و تبلیغات آذربایجان با شعار بزرگ ؛ آذربایجان بزرگ با پایتختی تبریز که مدتها نقل حتی کاندید های سیاسی کشور آذربایجان بود و قیام ترکمن های ایران در گنبد کاووس و درگیری های فعلی در سیستان و بلوچستان تحت لوای اعتراض به تبعیض نسبت به اهل سنت انجام می شود و حتی همکاری برخی شیوخ عرب نشین خوزستان با صدام حسین در هشت سال جنگ تحمیلی این تصور را ایجاد می کند که براستی اتحاد در ایران و استفاده از برابری در ایران واقعیت دارد ؟!!؟


سه روز قبل نمایندگان اهل سنت در مجلس در اقدامی هماهنگ به اعتراض به رئیس جمهور پرداختند که طی آن ، ایشان به دولت معترض بودند که چرا محمود احمدی نژاد احدی از اهل سنت را به کابینه راه نداده ...


در کنکاش این مسئله که چرا اقلیت های قومی در ایران کمترین اتحاد و یا همکاری ای با دولت مرکزی ندارند و بیشتر این اعمال قهریه است که موجب وحدت ایشان شده تا اعمال عدلیه تنها به سه نتیجه رسیدم و آن این بود که :


  1.  اقلیت های ساکن در ایران اعم از قومی و دینی احساس تعلق دولت و ملت نمی کنند و بعبارت ساده تر اقلیت های ایران حکومت را از خویش نمی بینند و احساس بیگانگی با دولت می کنند !!
  2. ناسیونالیسم در ایران جز در 30 ساله اخیر امری ناشناخته برای توده های پایین جامعه و روستایی بوده و این مطلب در شکست جبهه ی ملی در ایران نیز موثر و از طرفی ایجاب وحدت ملی و اینکه هیچیک از اقلیت های ایران بطور جداگانه ره به جایی نمی برند مسئله ای نا مفهوم و غیر قابل باور برای اقلیت های ایران است ... ( اشاره به اینکه چرا در 30 ساله اخیر این مسئله نمو پیدا کرده بر گردن حکومت نبوده و بیشتر  بخاطر جبر تاریخی جهان در سی ساله ی اخیر بوده  و گاه تاکید بر هویت ایرانی برا مقالبه با هویت دینی توسط مخالفان نظام جمهوری اسلامی و شیوع افکار ضد عرب در ایران همه و همه عواملی است که در این سی سال موجبات این مسئله را فراهم سازد .. )
  3. بقول سعید حجاریان در مصاحبه اش با نام هیچ اندیشه ای باز نشسته نمی شود ؛ اقلیتهای ایران چون هیچگاه بطور مستقیم تحت استعمار قرار نگرفته و هیچگاه شبیه مبارزات ماندلا و گاندری را بخود ندیده اند ؛ احساس وحدت ملی را در وهله های بعدی برای خویش محکم ساخته اند و بیشتر به مناسبات طایفه ای و قبیله و قومی خویش توجه نشان می دهند !!


===================================================


  • بد ندیدم یه کلیپ دو سه دقیقه ای از طبع شاعری نمایندگان مجلس رو که سایت تابناک گذاشته بود رو بذارم ببینید ، حتی با دایل آپ هم ارزش دیدن داره ....
  • پنجشنبه این هفته سالروز فوت مرحوم آیت الله طالقانی از اعضای مرکزی و تشکیل دهنده حزب نهضت آزادی ایران است ، بنظر می رسه که ایشان اولین روحانی ای هستند که عضو یک حزب شدن رو پذیرفته اند و این مطلب تا قبل از ایشان سابقه ای ندارد و روحانیون همیشه خویش را جدا از مردم می پنداشته اند و به این سیستمهای احزاب به دیده عناد و کفر نگریسته و در شان کسوت خویش عضویت در چنین مسائلی را نمی دانستند و همه اینها باعث می شود ارزش این مرد که این هنجار عجیب و بالقوه خطرناک را شکست بیشتر باشد !!
  • این قالب فعلی رو ایمیل زدیم از ساپورتر بلاگ اسکای گرفتیم ؛ خودم که خیلی دوستش دارم ، نظر شما چیه ؟!؟ بهتر از قبلی هست ؟!
  • بدجور مستاصل هستم این روزا ؛ برام دعا کنید ....

مانی

نظرات 27 + ارسال نظر
nimazn یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:10 ب.ظ http://nimazn.blogfa.com

با کلیت بحث موافقم ٬ به نظرم قومیت های ایرانی هرگز رهبر مناسبی نداشتند که بتونه از حقوق اولیه وسادشون ٬ مثل حق تحصیل به زبان مادری ٬ که حتی قانونی هم هست استفاده کنه .
این واسه سی سال اخیر ٬ در گذشته هم که اصلا رهبر قومی نداشتیم ٬ فوق فوقش پیشه وری که اونم مستقل نبود و نمازگذار قبله ی مسکو محسوب می شد .

حجاریان درست میگه ٬ قومیت های ایرانی مونده تا به اون نقطه ی تاریخی برسن که آقا ماهم حقوقی داریم .

پ.ن جهت جلوگیری از ابهام : من یک آدم حهان وطن هستم ٬ نه ناسیونالیستم نه معتقد به تفکیک قومیتی !

ده خرس یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:54 ب.ظ

سلامی به دلپذیری یک قلیون خوانسار

آقا چه عجب آپ کردی ! کم کم داشتیم نگران میشدیم ؛ مخصوصا بعد از حمله ی هفته پیش به قبیله شهریار و رویت جمال ماه شما . . .

در هر صورت خیلی خوشحال شدیم .


راجع به مطالبی هم که نوشتی باید بگم نظر خاصی ندارم ولی اندکی با جناب زیدان موافقم و البته باید بگم داداش پشت بازو نمیاره ( هر بار باید یادی از اون یار سفر کرده هم بکنیم دیگه ) که بند کردی به این سیاست !

آقا پدر و مادر نداره . ولش کن !

در ضمن دفه قبلم گفتم به قول دکتر : یعنی شما از دولت بیشتر میفهمی و در جریان اموری ! ؟
نه دیگه ! دکتر بیشتر میفهمه . . .


علی ایحال خیلی میخوامت داداش !


ومن الله توفیق

ممنون که سر می زنی ...

دخترک یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:43 ب.ظ

آخه برادر من ٬اینجا رو خوندم نمیدونم چی بنویسم برات خب وقتی اینجوری میگی خجالت میکشم فکر میکنم باور نمیکنی اینجارو میخونم ...

آخه خواهر من شما هر سری مارو می بینی می گی سر زدم فلان بیسار بعد ما هم هر سری می گیم خوب پس رد پات کوش !؟!؟

شما می گی چیزی ندارم بگم ولی با نوشته هات حال می کنم ...

آخرش هم دست از پا دراز تر بر می گردیم سر خونه خودمون ...

ای داد بی داد ، ما از همه می کشیم از شما هم باید بکشیم خواهر من ؟!؟!

باران یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:57 ب.ظ

سه نتیجه ای که از اقلیت های قومی موجود درایران گرفتی برام جالب !!!! ولی همه بااین دید نگاه نمیکنن میشنویم فریادهای ظاهری وحدت مشارکت برابری...
قالب خوبی .بهتر از قبل .درمورد شناسنامه ای که ازخودت گفتی جای صحبت داره که جاش نیست ..همه محتاجیم به دعا .خودتم زیاد درگیر نکن به من که ثابت شد نبایدفقط به یک شرایط عادت کرد .منتظر هر چیزی باید بود ولی باید پررو بود تا نخوری زمین

مژگان دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:50 ق.ظ http://mkh67.blogspot.com

1:به راستی اتحاد در ایران واقعیت دارد؟!؟!؟!؟!!!!
"زهی دل خجسته!!!"


2:به به چه رنگ ولعابی!!!
بهتر از قبلیست.چشم ها را به خواندن و ماندن ترغیب مینماید...

آدم ساده دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:01 ق.ظ http://www.adamesade.blogfa.com

در مورد این اقلیتهای مذهبی باید بگم اینا کلا عددی نیستن بنده های خدا که بخوان بیان حقشونم بگیرن
توی این مملکت که عده ی بسیار زیادی از مردم سر حق و حقوق خودشون در این حوادث بودند(نه اقلیت بودند نه . . .)تبدیل به خس و خاشاک شدند و دولت هم مثل شهرداری همرو پاک کرد حالا این اقلیته ای مذهبی این وسط چی میگن ما خودمون که مال این کشوریم نمیتونیم هیچ غلطی بکنیم چه برسه به اینا
این غالبت هم هی ما میایم سر بزینم ببینیم چه شکلیه هیچی مشاهده نمیکنیم
با اون فیلم مجلس هم کلی حال کردم خیلی جالبه تو مهمترین روزهای مجلس که داره آینده ی ۴ ساله ی ایران میده دست یه عده رئیس مجلس نشسته داره هر هر کر کر میکنه با مجلسیا و سر شعرایی که خونده میشه صحبت میکنن
دیگه خسته شدم برو حالو. حوصلت ندارم :)

اصلا مطلب ربطی به حقوق اقلیت ها نداشت ، صحبت من این بود که چرا اقلیت های ایران احساس همدلی با دولت نمی کنن ، همین !

ملیسا دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:10 ق.ظ http://sainted.blogfa.com

سلام
خوبی؟
قالب وبلاگت خوبه.یادمه نمیاد قالب قبلی چه مدلی بود.
بخاطر اون یه نفر سر دو راهی بودم.ولی الان دیگه دور تهران رو یه خط قرمز کشیدم.
خوش باشی

به خودت هم گفتم ، آدم بین تهران و دبی اصلا فکر نباید بکنه و با کله باید از ایران بره ...

اون بنده خدا هم که بخاطرش واستاده بودی خدا رو شکر حداقل تکلیفت رو روشن کرد ...

خانمی دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:16 ب.ظ http://sshh.blogsky.com

سلام...
موافقم که هر قومیتی باید بتونه کم کم از حق خودش استفاده کنه و دفاع کنه...ولی من فکر می کنم الان و در این جامعه این اتفاق یکم بعید...حالا اگه این اتفاق بعید هم رخ بده (یعنی همه بتونن از حق خودشون دفاع کنن و...) یه ذره وضع فرق می کنه..منظورم اینه که خراب تر می شه...
شاید درست باشه که نباید این جوری باشه ولی خوب این جا چیش درست؟ در نتیجه باید همه چیمون به هم بیان وگرنه عاقبت خوبی نداره:)

میرم کلیپ رو ببینم...قالبتون هم خوب ...
ممنون از حضورتون تا بعد...

محبت دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:30 ب.ظ

سلام اقا مانی .حال شما؟خوشحال شدم دیدم اپ کردید.اول اینکه از عکسی گذاشتید گریم گرفت عکس خیلی قشنگیه خیلیییییییییییییییی.دوم اینکه اینگونه تبعیض ها چیز تازه ای نیست بلاخره هم یه جایی کار دست دولتمردا میده حالا میخواد جمهوری اسلامی باشه یا هر دولتی که بعدا میاد باید از ریشه حل بشه.سوم اینکه من از قالبتون خیلی خوشم اومد فقط زمینه ی رنگیش مثل قبلیه ولی زیباست.ان شا الله که استیصال این چند روزتون هم به زودی تموم بشه.موفق تر باشید.قربان شما.فعلا

ممنون ، فقط یه چیزی اونم اینکه از این عکس ایرانه گریتون گرفت ؟!؟!
یا این دختره که گوشه تصویره !؟!؟

محبت دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:08 ب.ظ

سلام دوباره اقا مانی.هم از این ایران هم این دختر هم گذشته ی با شکوهی که ایران داشته و یه جورایی توی این تصویر جمع شده و اینکه از اون شکوه به این جا رسیدیم... اما انگار شما منظور خاصی داشتین.در هر حال ممنونم.با اجازه عکس رو برمیدارم.موفق تر باشید.قربان شما.فعلا

اگه منو متهم به خنگی نکنید بازم خیلی دقیق متوجه نشدم که منظورتون تلفیق بوده یا خیر .

علی ای حال من در مورد این عکس گوشه وبلاگ حتما در مطلب بعدی اشاره می کنم تا سبقشو بدونید چیه ...

سارا دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:09 ب.ظ http://sara-r.blogsky.com

در واقع نمیدونم چی بگم. اعتراف میکنم که قبلا خیلی به این موضوع فکر نکردم! اما چیزی که واضحه اینه که الان همه دولتمردان دم از برابری می زنن. نمیدونم! فرضا همون نماینده ی اهل سنتی که مثال زدید واقعا تا حالا شیعه های دو آتیشه رو ندیده که مراسم هایی مثل عمرکشون راه میندازن؟؟؟ کم هم نیستن. فرض بگیریم یک نفر از اهل سنت سمت وزارت بگیره. فکر میکنید با این تفکرات و این فرهنگ چه اتفاقی بیافته؟
ببخشید پر حرفی کردم فکر کنم باید اطلاعاتمو بیشتر کنم.

محبت دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:57 ب.ظ

سلام اقا مانی.وای انگار دچار سو تفاهم شدیم من منظورم عکسی بود که برای این پستتون گذاشتید و اینکه عکسی هم که اون گوشه گذتشتید خیلی جالبه میدونید بیشتر یاد این جمله میوفتم که برای این اعتراضات اخیر اون رو انقلاب خانوم ها نامگذاری کردن.در هر حال من هیچ وقت همچین جسارتی نمی کنم .خوب موفق تر باشید.قربان شما.فعلا

نه بابا جسارت چیه ...

:d

ممنون که سر زدید .

بابک دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:13 ب.ظ http://vebneveshteha.blogfa.com/

سلام

سلام بروی ماهت به چشمون سیاهت :d

HOLDEN دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:26 ب.ظ http://www.holdennameh.blogfa.com

من راجع به این قضیه خیلی حرف دارم ولی ترجیح می دم حضورا به خودت بگم. حجتی چیزی هم راجع بهش نوشتم که فکر کنم تو آرشیو شخصیم موجود باشه.

ژس وایسا یه دو سه ماهی بگذره تا بهم بگی :d

رافونه سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:19 ق.ظ

از ماست که بر ماست.

حالا کدوم ماست من نمی دونم.

محمد حسین نجفی سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:34 ق.ظ http://mohamadhn.blogfa.com

سلام عزیز چطوری؟ من خیلی دوس دارم تو این روزا همدیگه رو ببینیم و یه کوچولو گپ بزنیم حرفی برای گفتن نداشتم اومدم واسه عرض ارادت

محبوبه سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:11 ق.ظ http://dandooneh.blogfa.com

ای بابا ایرانسل و دائم نداره . دیگه همشون سروته یه کرباس اند . ولی جدای از این .. حرف ام انگولک ادبی بود... مرسی که سر میزنی . برات دعا می کنم تا مستاصل نشی هرگز.......
باشه قدر می دونم اگه قدر و فلک وماه و کائنات بذاره!!!!

رسول چهارشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:55 ق.ظ http://rasoul.ir

مطلب خیلی خوبی بود که میشه خیلی بیشتر در موردش نوشت و تحقیق کرد
به هر حال من چون خودم نه به قومیت خاصی و نه حتی به شهری احساس تعلق خاطری نمیکنم نمیتونم نظر جامع بدم
از نگاه من نگاه ناسیونالیستی بهتر از دعوا ها و درگیری های قومیتی هست ولی بدون شک افرادی که پیشینه قومیتی دارند برای خود ادله ایی دارند که حتما شنیدنیه

راستی قالب جدیدت خیلی خوب هست حداقل از قبلی که بهتره

آوین چهارشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:03 ب.ظ http://dardastebad.blogsky.com

سلام مانی جان این خاندان صفویه اگه ملت سازی نمی کردن بهتر بود :d این پستتم عالی بود مثل همیشه .....قالب وبلاگتم خوبه..امیدوارم هرچی زودتر ازین حالت درآی

سکوت شبانه چهارشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:50 ب.ظ http://kori.tk

چقدر من دنبال این قالب گشتم حتا از مدیرای بلاگ اسکای
از کجا اوردیش پسر؟؟

خواستی ایمیلتو بده برات بفرستمش ...

نغمه پنج‌شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:49 ب.ظ http://www.melodyekalamat.blogfa.com

سلام
ملودی کلمات نواخته و منتظر حضور شماست

الهام پنج‌شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:58 ب.ظ http://eligoli.blogsky.com

جالب اینجاست که این روزها همه شدن اقلیت و جالبتر اینکه اقلیت شده اکثریت !

می دونی که

گرفتم چی می گی ...

همزاد جمعه 20 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:01 ب.ظ

موضوع جالبی بود، تا به حال سازمان یافته بهش فکر نکرده بودم.
ولی جا دیدم یه نکاتی رو هم بگم در مورد اقلیت های مذهبی(منظور اهل تسنن) هست، خیلی از اونایی که پراکنده زندگی می کنن و مثلا متعلق به سیتان و بلوچستان یا کردستان نیستن، به خاطر محرومیت از آموزش های اختصاصی دینی، چندان تعصب خاصی ندارن رو مسائل مذهبی. و تا جایی که تجربه بهم نشون داده همون قدر وطن براشون مهمه که بقیه.
آخه مسئله اینجاست که عامل متمایز کننده مذهب هست و وقتی اندیشه های دینی همین طور دارن کمرنگ می شن( به خصوص واسه اکثریت) بعد یه مدت من بعید می دونم عاملی وجود داشته باشه که تعصب داشته باشن روش
و به اون نماینده کاملا حق می دم.انصافا فضا رو هم عوض کردا...ضمناً یکی از دوستانتون یه کامنت گذاشته بود که دوست داشتم به یه نکته اشاره کنم "حالا این اقلیته ای مذهبی این وسط چی میگن ما خودمون که مال این کشوریم نمیتونیم هیچ غلطی بکنیم چه برسه به اینا "
اون وقت اقلیت های مذهبی مال کدوم کشورن؟ :-?
قالب رو داشتم می اومدم بگم اون قبلی بهتره:d دیدم گویا این طور نیست. قبلی خوش رنگ تر بود، این سنگین تره، مرتب تره و خاکستری بودنش تداعی گر فضای مناسب تری هست...
یه سوال هم داشتم بعد ها می پرسم طولانی تر نشه کامنت
دعا می کنیم... هر کی این روزا یه جوری نیازمنده، حالا دعا ... یا آرزو

بابت نوشتت خیلی ممنون ، خیلی خوشم امد .

بذار سوالتو حدس بزنم . مربوط به کاشف الاکشاف نیست ؟!!؟

Hamzad جمعه 20 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:28 ب.ظ

نه در اون مورد که راحت می تونم حدس بزنم. احتمالا با سرچ یه کلمه و فکر کنم یه اسم و فامیل باشه هم
یادته خیلی وقت پیش تو کتابخونه آبیدلان یه کتاب گذاشته بودن در مورد شر یعتی(فریب بزرگ قرن ما) یادمه اون موقع گفتی اصلا دوست نداری قبولش کنی. یعنی یه چی تو این مایه ها... که یادمه گفتم من براش اعتباری قائل نیستم چون بعد مرگش و زمانی که فرصت دفاع نداره منتشرش کرده.
خواستم بپرسم دلیل خاصی داشتی اگه واقعا رو نظرت تاثیر گذاشت یا می تونست بذاره؟ یعنی معتبر بود؟ گفته هاش و یا حداقل اون قسمت که نظرات شخصی خودش رو به عنوان دین ارائه می کرد(مثل اموال حضرت محمد زمان مرگ)
ربطی نداشت به این پست دیگه :d

نگفتم نمی خوام باورش کنم ؛ ولی گفتم که ارزشی براش قائل نیستم چون اینجور حرفا بعد از بیست و اندی سال از فوت طرف از توی لوپ لوپ در اومده و ...

بنظرم بهتره یه بار اگه دیدمت در موردش صحبت کنیم چون خیلی بنظرم خسته کننده می شده اینجا بنویسمش .

شاید هم چند وقت دیگه اگه سوژه نوشتن پیدا نکردم همین جا توی یه آپ در موردش بنویسم :d

یه آشنا یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:32 ب.ظ

خب کل مطالب این صفحه رو خوندم
خب کلی به اطلاعاتمون (دوره مصدق) که از رو تنبلی هیچ وقت دنبالش نمیرفتم تا کاملش کنم اظافه شد که بابتش تشکر میکنم
دوتا کنایه جلب هم دیدم که قشنگ بود (شکلک خندون!)
یکی تو مقاله نخبه گرایی وایران( خداوند استدعا دارم که مرا از شر هوادارانش در امان بدارد .)!
یکی هم در مورد ایته ا...زنجانی که آخر پاراگراف نوشتی که احتمالا نسلشون منقرض شده!
بازم میام
موفق

( شکلک گریه )

آخه چرا کامنت اینجوری می ذارید !؟!؟
بخدا خیلیا رو نمی شناسم ، یه اسم بذارید یا یه آشنایی بدید آخه مگه من چه گناهی کردم (‌اینجا آیکون گریه خرکی )

ولی دم شما هم گرم که با وجود آشنا بودن مطلبارو خوندی ممنون ...

اناهیتا دوشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:22 ق.ظ

سلام مانی نمیدونم کتاب مقالات جامعه شناسی سیاسی یرواند آبراهامیان یا مقاله جامعه شناسی ایلات و عشایر باقر پرهام خوندی یا نه؟ وقتی میخونی که در جنگ ایران و روس سپاه عباس میرزا با اشتباهی کوچک چه شکست بزرگی میخوره آه میکشی میخندی میگریی ولی باز خوبه که میفهمی عدم اتحاد و تعصبات و چند دستگی در سپاه پیروز چطور ورق رو عوض میکنه اینکه رابطه تبعی تعارض آمیز و یا مکمل بین اقوام و اقلیت های ایرانی و دولت حاکم امروز چطور است گمان میکنم راه هنوز ادامه همان راه باطل است . سبز و بالنده باشی . یه هم دانشگاهی

هر جفتشونو خوندم ولی دروغ نباشه مقالات جامعه شناسی سیاسی رو کامل نخوندم ولی باقر پرهام رو کامل خوندم .

ممنون بابت نوشته ات ؛ بازم سر بزنید ما مشعوف می شیم :d

رویا جمعه 3 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:11 ب.ظ

طبق تقسیم بندی نیازهای انسان توسط جناب مازلو مادامیکه نیاز های اولیه و اساسی انسانی مرتفع نشه نیاز های بعدی سر بر نمی آورند و جهان بی کران پیش روی بشر به اندازه ی محدوده ی همون خواسته های ابتدایی کوچیک می شه.خب نوبت به هیچی نمی رسه مثل همین که ما قرن ها در حال در جا زدنیم. از مشروطه تا الان چه تغییری کردیم؟چند قدم پیش رفتیم؟ دلمون خوشه به تاریخ ۲۵۰۰ سالمون. همچنان درراه رسیدن به آزادی که اساسی ترین حق هر انسانیه مشغول دادن تلفاتیم.
این بنده ی حقیر حتما براتون دعا می کنه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد